قناعت و زهد شده، معنایش این نیست كه كار نكنید، تولید نكنید و ثروت نداشته باشید، بلكه از دیدگاهى، دست كم براى حفظ عزت اسلامى در مقابل دشمنان، كسب ثروت واجب است، و این هیچ منافاتى با زهد ندارد. آموزههاى تربیتى اسلام در خصوص قناعت و زهد به این دلیل است كه مسلمانان دل به دنیا نبندند، نه اینكه دنیا نداشته باشند. این دو حیثیت را باید كاملا از یكدیگر تفكیك كنیم.
بنابراین توسعه اقتصادى هیچ منافاتى با روح زهد ندارد. كسانى هستند كه به جمعآورى مال و ثروت مىپردازند و كمكم خود آن مال و ثروت برایشان موضوعیت پیدا مىكند. پول و ثروت ابتدا براى انسان جنبه ابزارى دارد؛ یعنى وسیلهاى است براى رفع نیازها، اما براى كسانى مطلوب بالذات مىشود. براى آنها چگونگى مصرف پول مهم نیست، بلكه صرف داشتن آن مهم است. طبعاً وقتى خودشان پول را مصرف نكردند، خوشبینانهترین وضعیتش این است كه نصیب وارثان شود و آنها هم به درستى از آن استفاده كنند. آیا این كار عاقلانهاى است كه انسان زحمت بكشد و پول دربیاورد و بدون اینكه خودش مصرف كند آن را براى دیگران بگذارد؟ البته وقتى انسان زحمتى كشید و خودش هم از آن بهرهمند شد و به وظایف شرعىاش هم عمل كرد، اگر ثروتى از او باقى ماند، حق وارث است كه از آن استفاده كند و این حق را خداوند بر اساس حكمتهایى قرار داده است.
نكاتى درباره استفاده از نعمتهاى دنیا
درباره مسایلى كه مربوط به ارتباط انسان با نعمتهاى دنیا است ـ و غالباً در آیات و روایات به نوعى از آنها نكوهش و مذمت شده است ـ بحثهاى گوناگونى انجام مىگیرد كه در بسیارى از موارد جنبه افراط و تفریط به خود مىگیرد. ما براى آن كه در این زمینه به كج فهمى مبتلا نشویم، باید چند حیثیت را از یكدیگر تفكیك كنیم.
یك نكته این است كه بدانیم آیا واقعاً خود این نعمتها فى حد نفسه خوب هستند یا بد؟ آیا غذاهاى لذیذ، لباسهاى خوب، عطرهاى خوشبو، گلهاى زیبا و مانند آنها فى حد نفسه چیزهاى بدى هستند؟ كسانى چنین مىپندارند كه نعمتهاى دنیا اصلا پلید و زشتاند و استفادهكنندگان از آنها اهل عذاب و جهنم! این یك نوع اشتباه در فهم آیات و روایات است. درست است كه در برخى از روایات، دنیا به مار و چیزهاى مضر و خطرناك تشبیه شده است،