صفحه ٢٥٥

اخلاق سالكان
یَا اِبْنَ جُنْدَب، صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ اعْطِ مَنْ حَرَمَكَ و اَحْسِنْ اِلى مَنْ اَساءَ اِلَیْكَ و سَلِّمْ على مَن سَبَّكَ و اَنْصِفْ مَن خاصَمَكَ وَ اعْفُ عَمّنْ ظَلَمَكَ كما اَنَّكَ تُحِبُّ اَنْ یُعفى عَنْكَ فَاعْتَبِرْ بعَفْوِ اللّهِ عَنْكَ اَلا تَرى اَنَّ شَمْسَهُ اَشْرَقَتْ عَلَى الأَبْرارِ و الفُجّارِ و اَنَّ مَطَرَهُ یَنْزِلُ عَلَى الصّالحینَ و الخاطِئینَ. 

تفاوت مراتب ارزش اعمال
عكس‌العمل انسان در مقابل رفتار ناشایست دیگران، از چند حالت خارج نیست: یا رفتارى بدتر نسبت به آنها انجام مى‌دهد؛ یا مشابه خود آنها رفتار مى‌كند؛ یا چشم‌پوشى مى‌كند؛ یا نه تنها آن رفتار بد را نادیده مى‌گیرد، بلكه حتى كار بهترى هم در رابطه با آنها انجام مى‌دهد.
بدیهى است در نظام اخلاقى و ارزشى اسلام، حالت اول ارزش منفى دارد؛ یعنى ظلم به دیگران به طور قطع و یقین مذموم است. رفتار دوم، یعنى مقابله به مثل، در مواردى مجاز شمرده شده است. و اما چشم‌پوشى از رفتار ناشایست دیگران و یا انجام رفتارى بهتر نسبت به آنها از ارزش بسیار بالایى برخوردار است. در قرآن نیز دستورى كلى در ارتباط با كسانى كه رفتار نامناسب دارند، بیان شده است: اِدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛(1) رفتار بد دیگران را به وسیله كار بهتر دفع كن. این آیه در دو جاى قرآن آمده است، كه در یك جا در ادامه آن مى‌فرماید: فَإِذَا الَّذِی بَیْنَك و بَیْنَه عَداوَة كَأَنَّه وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛(2) تا همان كسى كه با تو بر سرِ دشمنى است، گویى دوست و خویش تو گردد.
خوش‌رفتارى در مقابل رفتار بد دیگران، علاوه بر این‌كه اوج ارزش اخلاقى است، انگیزه‌اى را هم در طرف مقابل براى كسب این ارزش اخلاقى ایجاد مى‌كند. در دستگاه ارزشى