و بیمارستان ها و در یک کلام، کشورى ویران شدند؛ امّا با مدیریّت صحیح اقتصادى و با صبر و حوصله، آجرهاى همان کارخانه هاى خراب را روى هم گذاشتند و کارخانه هاى صنعتى نو و مدرن و مطابق نیاز روز ساختند و گفتند :
«ما باید از متحدین تشکّر نماییم که سبب شدند کشورمان را از نو پایه گذارى کنیم و کارخانه ها و بیمارستان ها و مدارس و دیگر مکان هاى کهنه و قدیمى، جدید و مدرن شوند».
امیدوارم این مدیریّت اقتصادى، که نشانه شخصیت انسان است، در همه ما به وجود آید و گره هاى اقتصادى ما باز شود.
5. مشاور خوب بودن
«وَإِرْشَادُ الْمُسْتَشِیرِ قَضَاءٌ لِحَقِّ النِّعْمَةِ؛ و راهنمایى کردن کسى که طلب مشورت کرده، شکرانه نعمت عقل (و رأى صائب) است».
اوّلا: به ما دستور داده شده در مسائل مختلف مشورت کنیم.(1) چون یک فکر همچون یک جرقه است، ولى هنگامى که افکار مختلف به هم ضمیمه شود آن جرقه ها تبدیل به شعله اى فروزان مى گردد. مشورت سبب مى شود که عقل هاى دیگر به عقل ما اضافه شود و ضریب خطا و اشتباهات پایین بیاید.
عقل انسان هرقدر هم قوى باشد از مشورت بى نیاز نیست، چون در هر مغزى رأى و نظرى است که ممکن است در مغز دیگرى نباشد.
ثانیاً: به ما سفارش شده که اگر طرف مشورت قرار گرفتى، درست جواب بده، و همان گونه که به برادر و خواهر و فرزندان و پدر و مادرت مشورت مى دهى، به دیگر طالبان مشورت نیز مشورت بده. یعنى درست بیندیش و صحیح جواب بده، که این کار، ادا کردن حقّ نعمت و رأى صائب است که خداوند عنایت