صفحه ١٥٦

بیان شده است. امّا در لغت، معناى بازدارندگى دارد. حکمت در اصل به فلزى اطلاق شده که در دهانه افسار اسب قرار دارد و در دهان اسب قرار مى گیرد وبه هنگام کشیدن افسار موجب توقّف اسب مى شود، سپس این واژه به تدریج معانى دیگرى نیز پیدا کرده، تا آن جا که حکمت در نظر مفسّران، مجموعه اى از معرفت، علم، اخلاق، تقوى، نور و هدایت است که انسان را از نافرمانى خدا باز مى دارد.
بنابراین، حکمت، هم جنبه نظرى دارد و هم جنبه عملى. جنبه نظرى آن، اعتقاد به معارف و مبانى دینى به ویژه خداشناسى است و حکمت عملى، همان اخلاق و ارزش هاى دینى و خمیرمایه تقواست و کسى که داراى مبانى اعتقادى محکم و استوار و ارزش هاى اخلاقى فراوان باشد، به او خیر کثیر عطا شده است.
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: اى هشام! عاقلان کسانى هستند که به دنیاى کم قناعت کرده و به سراغ حکمت نظرى و عملى رفته اند و بدین سان در تجارتخانه دنیا سود کرده اند. و آن ها که سرگرم دنیا و مظاهر فریبنده آن شده و از حکمت بهره زیادى نبرده اند، عاقل نبوده و دچار خسران شده اند.
به امید آن که از گروه اوّل باشیم؛ نه گروه دوم.