صفحه ١٥٠

اداره کنند، طبعاً عملکرد آن ها عالى نخواهد بود. امّا اگر بخواهند هیئتى تشکیل دهند که برنامه اخلاقى و دینى و فرهنگى مناسبى ارائه دهد و سطح تأثیرگذارى بالایى داشته باشد و تبعات منفى آن صفر یا بسیار کم باشد، موفّق به تشکیل یکى دو مورد بیشتر نخواهند شد. اولویّت را به کدام یک بدهند؟
3. زن و شوهرى درباره تعداد فرزندان مردّدند؛ فرزندان زیاد امّا با تربیت وآگاهى پایین، یا یکى دو فرزند عالِم و تربیت شده و مفید؟ چه کنند؟
4. انتخاب دوستان فراوانى که ممکن است در میان آن ها انسان هاى ناباب ومشکوکى باشند بهتر است، یا قناعت به یکى دو دوست خوب و مطمئن که قابل اتکا و مورد اعتماد باشند؟
5. گاه ممکن است انسان در علوم مختلف مطالعه و تحقیق کند و صاحب نظر شود. و امکان دارد تمام تلاش و کوشش خود را صرف یک علم و دانش کند وتنها در آن علم متخصّص گردد. کدام مقدّم است؟
خلاصه این که در تعارض بین کمیّت و کیفیّت در امور مادّى و معنوى، کدام یک را باید ترجیح داد؟
عقل مى گوید: کمترِ با کیفیّتِ بالاتر، بهتر از بیشترِ با کیفیّتِ پایین است. این مطلب به قدرى واضح و روشن است که در ضرب المثل ها نیز آمده است. ضرب المثل قدیمى معروف «یک ده آباد بِه از صد ده خراب»(1) به همین مطلب اشاره دارد.
قرآن مجید نیز این حکم عقل را تأیید کرده است، آن جا که مى فرماید:
«(تَبَارَکَ الَّذِى بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ * الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ)؛ پربرکت و زوال ناپذیر است کسى که حاکمیّت و مالکیّت (جهان هستى) به دست اوست و او بر هر چیز تواناست. آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کند