صفحه ١٤٢

یا همکارانى که اخلاق کارى را مراعات نمى کنند و حق را باطل و باطل را حق جلوه مى دهند.
بسیارى از جوانان از چنین تنهایى شکایت دارند و مى پرسند: چه کنیم؟ آیا با آن ها هماهنگ و همرنگ شویم تا تنهایى مرتفع گردد؟ یا از آن ها جدا شویم وانواع مشکلات، از جمله مشکل تنهایى را به جان بخریم؟
امام کاظم (علیه السلام) در پاسخ سؤال مذکور دستورالعمل زیر را ارائه مى فرماید: در چنین مواردى تنهایى و وحدت را انتخاب کن و بر مشکلاتش صبر نما و خودت را آلوده این گونه افراد مکن، که صبر بر وحدت، نشانه عقل است و عقل، تنهایى و پاک بودن را بر آلودگى و با اجتماع آلوده بودن ترجیح مى دهد. زیرا به تعبیر یکى از شعراى معاصر: «همرنگ جماعت شدنت رسوایى است».
سپس امام (علیه السلام) به چهار مشکلى که ممکن است در چنین محیط هایى به وجود آید اشاره کرده و راه حلّ آن ها را بیان مى نماید. توجّه بفرمایید:
1. نداشتن انیس و مونس؛ این مشکل را به وسیله انس با خداوند متعال حل کن که خداوند انیس بى کسان است (یا اَنیسَ مَنْ لا اَنیسَ لَهُ)(1)، کسى که با خداست تنها نیست، بلکه کسى که بى خداست تنهاست؛ هرچند در میان جمعیّت باشد.
2. تنهایى؛ و این، غیر از نداشتن انیس و مونس است. به عنوان مثال، گاه کسى سوار قطارى مى شود و در کوپه قطار، رفیق و همسفر و انیس و مونسى ندارد؛ در حالى که افرادى در آن جا هستند، ولى رفیق و دوست و مونس او نیستند. امّا گاه هیچ کس در کوپه او نیست، که در این صورت تنهاى تنهاست.
خداوند متعال، هم انیس و مونس شخص باایمان است در جامعه اى که افراد زیادى هستند، ولى براثر بى ایمانى و فساد اخلاقى با آن ها انس ندارد، و هم رفیق و همراه انسان باایمان تنهاست، در جایى که هیچ شخص دیگرى نیست.