صفحه ٣٢٠

خداوند پيامبر خود را از ميان بزرگان؛ يعنى، ثروتمندان عرب انتخاب نكرده است؟
«وَقالُوا لَوْلا نُزِّلَ هذا الْقُرانُ عَلى رَجُل مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيم.»(1)
خداوند در پاسخشان مى گويد:
«اَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِى الْحيواةِ الدُّنْيا وَرَفَعْنا بَعْضَهُم فَوْقَ بَعْض دَرَجات.»(2)
اين خداوند است كه ارزشهاى زندگى را در ميان مردم تقسيم كرده، به هر كس هرچه صلاح مى دانسته داده است. مال و ثروت در دنيا وسيله آزمايشى بيش نيست كه بر اساس مصالحى بين مردم تقسيم كرده است.
ولى مشركين مكه چنان در ارزشهاى مادّى غرق بودند و ملاك عظمت و ارزش انسان را مال مى دانستند كه به گمان آنها، حتّى پيغمبر خدا هم بايد از ميان ثروتمندان برگزيده شود.
در آيه ديگرى مى گويد:
«فَلَوْلا اُلْقِىَ عَلَيْهِ اَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَب.»(3)
[(اگر او پيغمبر است) پس چرا دستبندهاى طلا ندارد؟]
اينگونه انحرافات فكرى و ارزشى، كم و بيش، در جوامع مختلف وجود دارد و فكر انسانها و حتى كسانى كه مؤمن و خدا پرستند، را به خود مشغول مى سازد، بنى اسراييل مردمى خداپرست بودند و به پيغمبر خدا ايمان داشتند و خودشان از پيغمبر خدا درخواست تعيين فرمانده داشتند؛ مع الوصف؛ براساس علاقه شان به ثروت، به عنوان تنها ملاك شايستگى فرماندهى، فرماندهى طالوت را كه ثروتمند نبود نمى پذيرفتند.
خداوند در قرآن، اين بينش را به شدّت محكوم كرده مى گويد: