صفحه ٦٢

شير دهد، بياموزد و پرورش دهد و احساس خاصّ پدرى كه وى را واميدارد خود را به رنج و تلاش درگير كند تا با حاصل دسترنج خويش بتواند به زندگى فرزندان خود سر و سامانى دهد و نيازهاى زندگيشان را برآورده سازد و احساس همسر نسبت به همسرش كه تا پايان عمر و حتّى پس از خمود تمايلات و شهوات جنسى و زوال آب و رنگ جوانى ادامه دارد و احساسى كه انسان نسبت به بيماران و فقرا و ضعفا پيدا مى كند و سبب مى شود تا به آنان كمك و با آنان اظهار همدردى و نسبت به ايشان مهر و محبت كند و نظائر اينها شعب مختلفى از عواطف هستند يعنى تمايلاتى كه انسان را وادار به خدمت به ديگران مى كنند و بخاطر آنها انسان از خدمت كردن به ديگران لذّت مى برد.

د- احساسات و انفعالات
احساسات و انفعالات سطحى ترين و آشكارترين مرتبه از مراتب نفس را تشكيل مى دهد؛ يعنى، اگر عميقترين نقطه روح و نفس انسانى را همان عميقترين نقطه وحدت و بساطت نفس تلقّى كنيم و از آن نقطه وحدت به سوى كثرت و از اعماق پيچيده به طرف ظواهر سطحى نفس بالا بيائيم از مراتب مختلف نفس خواهيم گذشت و نهايتاً به مرتبه سطحى و آشكار احساسات و انفعالات مى رسيم.
آدمى وقتى چيزى را دوست داشت و براى رسيدن به آن تلاش كرد امّا به خواسته خود نرسيد يك حالت انفعالى در سطح نفس وى پديد آيد كه «حزن و اندوه» نام دارد و در مقابل اگر به خواسته خود برسد احساس ديگرى به وى دست خواهد داد و حالت ديگرى به وى دست مى دهد كه «شادى» نام دارد؛ ولى، اگر از اصل خواسته اى نداشته باشد تا براى رسيدن به آن به سعى و تلاش بپردازد در اينصورت، نفس و روان چنين انسانى از هر دو حالت غم و شادى، عارى است.
و نيز اگر شخص احساس كند كه خواسته هايش به خطر افتاده است و يا متوجّه