صفحه ٣٢١

«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَة لُمَزَة اَلَّذى جَمَعَ مالا وَعَدَّدَهُ يَحْسَبُ اَنَّ مالَهُ اَخْلَدَهُ كَلاّ لَيُنْبَذَنَّ فىِ الْحُطَمَةِ.»(1)
اين پندار كه مال باعث سعادت و جاودانگى انسان مى شود از بينشهاى غلطى است كه بايد با آن مبارزه كرد. خداوند درباره ابولهب مى گويد:
«ما اَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَما كَسَبَ.»(2)
و درباره كفّار مى گويد:
«وَقالُوا نَحْنُ اَكْثَرُ اَمْوالا وَاَوْلاداً وَما نَحْنُ بِمُعَذَّبينَ.»(3)
[ما كسانى هستيم كه مال و فرزند بيشترى داريم و مورد عذاب خدا واقع نشويم].
از ديد اين كفار اگر عذابى هم نازل مى شد، به فقرا و بينوايان مى رسيد. خانه هاى فقرا كه استحكامى ندارد و ويران مى شود نه خانه آنان كه استوار و محكم است! و فقرا گرفتار رنج و عذاب مى شوند نه آنان كه از كمك فرزندان زيادى برخوردارند!
در آيه ديگرى به ثروت از اين رو، كه منشأ تكبّر مى شود ارزش منفى مى دهد و چنين ثروتمندانى را نكوهش كرده مى فرمايد:
«عُتُلّ بَعْدَ ذلِكَ زَنيم اِنْ كانَ ذامال وَبَنينَ.»(4)
در آيه ديگرى، از اين رو، كه مايه غرور و دنياطلبى بيش از اندازه است به آن ارزش منفى داده مى فرمايد:
«ذَرْنى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحيدَاً وَجَعَلْتُ لَهُ مالا مَمْدُوداً وَبَنينَ شُهُوداً وَمَهَّدْتُّ لَهُ تَمْهيداً ثُمَّ يَطْمَعُ اَنْ اَزيدَ.»(5)
[مرا تنها بگذار، با آن كس كه آفريده، مال فراوان و پسران حاضر به خدمت به او داده،