صفحه ٥٢

باشد. و در صورتيكه تحت فرمان ديگران باشد و براى او ديگران تصميم بگيرند خود را مغلوب و تحت نفوذ و قدرت ديگران مى بيند و از اين وضع رنج خواهد برد. اين نشان مى دهد كه آزادى در نظر شخص نوعى قدرت است كه در خود احساس مى كند و سلب آزادى نوعى عجز و ناتوانى است كه از آن بيزار خواهد بود.
ميل بداشتن آزادى در جوانان از هنگام بلوغ شكوفا مى شود و روز به روز شدّت و قوّت بيشترى پيدا مى كند. جوان در اين سنين بتدريج اين ميل در او رشد پيدا مى كند كه خودش تصميم بگيرد و اگر ديگران به او فرمان بدهند عكس العمل نشان مى دهد. زيرا او بشدّت، قوّت و قدرت خود را دوست مى دارد و سلب آزادى را نوعى عجز ناتوانى براى خود و قدرت براى ديگران تلقّى مى كند و از آن بيزارى مى جويد.

2ـ حقيقت جوئى
دوّمين جلوه كمال خواهى انسان در حقيقت جوئى، علم دوستى و آگاهى طلبى وى ظهور و جلوه پيدا مى كند. دقيقاً، همانطور كه در مورد قدرت گفته شد، علم نيز يكى از چهره ها و ابعاد نفس است و انسان بدليل آنكه حبّ نفس دارد و خود را دوست مى دارد، اين بعد و اين چهره خود؛ يعنى، علم و آگاهى را نيز دوست مى دارد.
حقيقت طلبى در انسان، ذاتى است و ريشه فطرى دارد و چنانكه گفتيم: از انگيزه ريشه اى تر و اصيلتر كمال خواهى انسان منشعب مى شود.
علائم وجود اين انگيزه و زنده بودن و فعّال بودن آن را مى توان در مواردى بشكل واضح و روشن مشاهده كرد. انگيزه حقيقت جوئى را علاوه بر اينكه هر يك از ما در درون خودش به روشنى مى بيند و عطشى كه نسبت به درك حقائق و آگاهى يافتن از اسرار هستى در خودش احساس مى كند مى توان آثار فعاليت آنرا در پرسش هاى