صفحه ١٣٧

زمينه هاى جهت دهى قدرت
اكنون اين سؤال مطرح مى شود كه آيا تحصيل قدرت از هر طريقى و براى هر مقصد و هدفى، درست است؟ اين سؤال خود به خود گوياى اين حقيقت است كه به كارهاى اختيارى انسان مربوط مى شود: آن كارهاى اختيارى كه به نحوى با قدرت مربوط مى شود خواه منشأ قدرت باشد و خواه ناشى از آن و در هر حال گزينش و انتخاب انسان در آن نقش دارد.
از سوى ديگر، گزينش، انتخاب و انجام كار اختيارى، حتى اگر براى كسب قدرت باشد، به نوبه خود پيوسته توأم با علم و قدرت خواهد بود؛ چرا كه، اين، سنّت و قانون هر فعل اختيارى است كه بدون علم و قدرت قابل انجام نيست.
تحصيل قدرت از كانال كارهاى اختيارى، ناگزير بايد به كمك علم و شناخت انجام گيرد و اگر درك درستى در اين رابطه داشته باشيم، به كمك آن مى توان در كسب قدرت و به كار گيرى آن جهت صحيح را رعايت نمود تا كارهايى كه در اين مسير انجام مى شوند از نظر اخلاقى ارزشمند باشند.
شناختها و معارفى كه در اين مرحله مفيد است و انسان را در تعيين جهت صحيح كسب قدرت و تشخيص آن قادر مى سازد چند نوع خواهد بود كه آنها را يادآورى مى كنيم:
نخست آن كه معرفت او نسبت به انواع مختلف و كمّ و كيف و عمق قدرت در حدّى باشد كه به هر مرحله اى از قدرت دست يافت، آن را نقطه نهايى قدرت خودش تلقّى نكند و بر اين گمان باطل نباشد كه قدرت به دست آمده او همه قدرتى است كه انسان، استعداد و ظرفيّت تحصيل آن را دارد. انسان قدرتهاى زياد، تنوع و پيچيده اى را مى تواند به كف آورد و در اين مسير عقربه وجودى انسان و گرايشات فطرى وى نامحدود را نشان مى دهد و هيچ حدّ و مرزى را نمى شناسد و همين رمز تلاشها و فعاليّتهاى پى گير وى براى كسب قدرتهاى گوناگون است. حال اگر در اثر