صفحه ٢٤٩

مختلفى سخن به ميان آمده و طبيعى است كه اينگونه آيات هم به طور ضمنى بر مجاز بودن اصل ازدواج دلالت دارند.

ارزش هاى اخلاقى در ازدواج
بر طبق اصول كلّى كه از قرآن كريم استفاده كرديم، ارزش مثبت در فعل اخلاقى تابع انگيزه هايى است كه انسان را وادار به انجام آن مى كند. كارهاى ما هرقدر كه با اين انگيزه ها ارتباط بيشترى با خدا پيدا كنند و خداپسندتر باشند مطلوبترند و  داراى ارزش بالاترى خواهند بود و برعكس هر قدر كه بيشتر به خاطر نفس و تحت تأثير انگيزه هاى نفسانى انجام شوند، از ارزش كمترى برخوردار خواهند بود.
اگر كسى بيانديشد كه حكمت الهى اقتضا كرده تا نوع انسان به وسيله ازدواج در روى زمين ادامه يابد و همين انديشه، انگيزه او براى ازدواج و اختيار همسر شود، مسلّماً، ازدواج او داراى ارزش مثبت خواهد بود زيرا اراده خودش را تابع اراده خدا كرده و از آنجا كه خدا خواسته، او هم اقدام به اين كار نموده است.
البته، قصد اطاعت خدا و تبعيّت از اراده الهى مراتبى دارد و تابع اين است كه انگيزه اصلى و نيّت شخصى او چه اندازه خالص باشد: آيا صرفاً و به طور خالص انگيزه او در كارى كه انجام داده است، تحصيل رضاى خدا بوده، يا اجر و ثواب اخروى هم در تصميم گيرى او بر انجام اين كار نقش داشته و يا آنكه صرفاً، انگيزه اش اجر و ثواب اخروى باشد نه چيز ديگر و يا خوف از عقاب و ترس از آلوده شدن به گناه او را وادار به ازدواج قانونى كند.
البته، در غالب افراد، انگيزه منحصر به فرد آنان در انجام كارهايشان تبعيّت و پيروى از اراده الهى نيست، به گونه اى كه به هيچ وجه لذت خود را در نظر نداشته باشند، ولى، همين كه حدود قانونى را رعايت و خودشان را در اين چارچوبه محدود مى كنند و از اين مرز فراتر نمى روند، اين خود به خود انگيزه اى الهى