صفحه ٢٨٢

«وَلَقَدْ كَرَّمْنا بَنى آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فى الْبَرِّ وَالبَحْرِ.»(1)
[و به فرزندان آدم كرامت و احترام داديم و در خشكى و دريا (بر چارپايان و كشتى) آنها را حمل كرديم].
و منظور اين است كه وسيله [حمل و نقل و سوارى انسان را در خشكى و دريا كه همان مركب هاى طبيعى مثل اسب و استر و الاغ و مركبهاى] صنعتى مثل كشتى كه از قديم بوده در اختيار انسان قرار داده است و امروز نيز وسايل پيشرفته زمينى، هوايى و دريايى و ابزار و ادوات غول پيكر و در عين حال راحت و خوب و سريع در اختيار انسان قرار داده است؛ چرا كه ملاك در اين وسايل همان است كه در كشتى آمده و همانطور كه خداوند كشتى، اين وسيله صنعتى را با اين كه ساخته دست انسان است به خود نسبت داده است به همان ملاك مى توان و بايد همه ابزار و وسايل صنعتى پيشرفته امروز را نيز به خداوند نسبت دهيم.

ارزش اخلاقى استفاده از مركب
استفاده از مركبها و سواريهاى طبيعى و غير طبيعى، از جهت ارزيابى و ارزش گذارى اخلاقى، همانند استفاده از نعمتهاى ديگر است. يعنى، انسان در استفاده از اين نعمت نيز ـ تا وقتى كه با كمالات ديگر خود انسان مزاحمت نداشته باشد و نيز حقوق اجتماعى ديگران را از بين نبرد ـ انسان در استفاده از اين نعمتها آزاد است و هيچ اشكال و ارزش منفى در آن وجود ندارد و چنانكه قبلا گفتيم، اصولا، لذّتهاى فطرى كه يكى از آنها همين لذّت برى از سوارى و مركوب است هيچ بار ارزشى مثبت و منفى ندارد؛ ولى، در سايه انگيزه هاى خاصّى كه به آن تعلّق مى گيرد مى توانند ارزش اخلاقى مثبت يا منفى پيدا كنند.
كسى كه فى المثل از مركب استفاده مى كند تا اگر مسؤوليّتى در برابر افراد جامعه