صفحه ٢٢٤

آشاميدن وى را نكوهيده، ناستوده و داراى ارزش منفى خواهد ساخت و برعكس، اگر انگيزه و نيّت انسان در اين عمل، خير باشد فى المثل، براى اين بخورد كه توان عبادت و بندگى خدا را پيدا كند يا براى آن كه پدر و مادر خود را خرسند و خوشحال سازد در اين صورت چنين نيّتى منشأ ارزش مثبت عمل خوردن و آشاميدن او خواهد شد كه ما از اين عامل ارزش دهى با عنوان جهت خاصّ ياد كرديم.
در هر حال، خوردن و آشاميدن انسان هيچگاه بى ارتباط با ساير صفات جسمى و حالات روحى انسان نيستند. گاهى به انسان قدرت و نيرو و توان مى دهد و به سلامتى انسان مى افزايد كه طبعاً، فعل خوردن ارزش مثبت خواهد داشت و گاهى، انسان را كسل و قواى فكرى وى را تضعيف مى كند كه ترك آن از ارزش مثبت برخوردار خواهد بود.
گاهى موجب شادابى روح و توان عبادت در انسان مى شود كه باز هم فعل آن ارزش مثبت دارد و گاهى، برعكس، حضور قلب را از انسان مى گيرد، عواطف وى را ضعيف مى كند و منشأ قساوت دل و تاريكى و ظلمت جان مى شود كه ترك آن، ارزش مثبت خواهد داشت.

ديدگاه ارزشى قرآن در اكل و امساك
در قرآن كريم، ارزشهاى مثبت و منفى مربوط به اين موضوع بر اساس محورهاى بالا تبيين گرديده است و در بررسى اين موضوع مى توان به آيات مربوط به روزه هاى واجب، آيات مربوط به مطلق روزه، و آيات مربوط به روزه هاى مستحب مراجعه نمود. مثل آيه:
«يا اَيُّها الَّذينَ امَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصَّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُم لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.»(1)