صفحه ٢١٥

خوردن و آشاميدن
مُدلى كه براى تبيين ابعاد و ويژگيهاى نفس انسان ترسيم كرديم، نشان مى داد كه يكى از گرايشهاى اصلى انسان، گرايش به لذّت است. از اين گرايش اصلى، شاخه هاى فرعى متعدّد و گوناگونى منشعب مى شود كه از يك سو به افعال مختلف انسان، و از سوى ديگر به اعضا و جهازهاى مختلفى كه به وسيله آنها اين افعال، انجام مى شوند و از جهت سوّم به اشياء گوناگون خارجى كه متعلّق افعال نامبرده هستند مربوط مى شوند.
از جمله افعال نامبرده، كه انسان زمينه يك نوع از اين لذّتهاى انشعابى را براى انسان فراهم مى آورد، خوردن و آشاميدن است. لذّتى كه از اين راه براى انسان حاصل مى شود، همانند ساير لذّتهاى روح و خواسته هاى انسان، فطرى و غير اختيارى است و از اين رو، در حوزه اخلاق و موضوع ارزشهاى اخلاقى قرار نمى گيرد و نمى شود گفت: خوب است يا بد.
چرا كه ، خوب و بد اخلاقى صرفاً با آن افعال اختيارى انسان تعلّق مى گيرند كه به منظور رسيدن به هدف خاصّى انجام مى گيرند. در صورتى كه خود اين ميل، فعل نيست، بلكه امرى فطرى و طبيعى است كه خداى متعال آن را بر اساس حكمت آفرينش، در سرشت و نهاد انسان قرار داده است.

قرآن و ميل به خوردن و آشاميدن
در قرآن مجيد آيات زيادى در ارتباط با اين ميل وجود دارد و از آنجا كه اين سنخ