صفحه ١٨٧

لذّت طلبى و سعادت خواهى
يكى ديگر از گرايشهاى فطرى انسان، گرايش به لذّت و خوشگذرانىو راحت طلبى است كه طبعاً، توأم خواهد بود با رنج گريزى، و فرار از درد و ناراحتى.
فطرى بودن اين گرايش بدين معنا است كه ساختمان روح و روان انسان به گونه اى آفريده شده است كه قادر نيست از لذّت، متنفّر و گريزان و به جاى آن، رنج و مشقّت و سختى را طالب باشد. يعنى گرايش وى به لذّت و خوشگذرانى و بى ميلى اش نسبت به درد و رنج و مشقّت، اختيارى او نيست، بلكه بطور تكوينى در او نهاده شده است.
با توجّه به آنچه گفتيم، اصل اين گرايش از آنجا كه غير اختيارى است، خود به خود، داخل در حوزه اخلاق قرار نمى گيرد و نمى شود كسى را براى آن كه طالب لذّت و خوشگذرانى است و يا براى آن كه از درد و رنج مى گريزد ستايش يا نكوهش نمود. بايد توجّه داشت كه سعادت نيز چيزى جداى از لذّت نيست و تفاوت ذاتى و ماهوى با آن ندارد.(1)
حقيقت سعادت و خوشبختى انسان به لذّت دائمى و فراگير و همه جانبه او برمى گردد. از اين رو، در اينجا ما لذّت و سعادت را توأم و همراه با هم ذكرمى كنيم.