صفحه ٢١١

اولى حكم عقل بر كناره گيرى از آن قرار خواهد گرفت.
در اينجاست كه پاى انتخاب در پيش مى آيد و وارد حوزه اخلاق مى شويم و لازم است كه با دقّت و ظرافت و در چارچوب ملاكات عقلى و معيارهاى اخلاقى صحيح، به انتخاب و گزينش آن كه شايسته تر و بهتر است و ترك آن ديگرى دست نزنيم.
خلاصه كلام و سخن آخر اين كه: راحت طلبى صفتى نكوهيده است؛ زيرا سعادت انسان در دنيا و آخرت بدون رنج و تلاش فراهم نمى شود. شخص راحت طلب مى خواهد هميشه خوش باشد و بياسايد در صورتى كه زندگى توأم با رنج و تلاش است و خداوند در يكى از آيات قرآن كه مى گويد:«لَقَدْ خَلَقْنا الإنْسانَ فى كَبَدْ» اين حقيقت را تأييد فرموده است.
راحت طلبى در اين جهان كه جهان كار و تلاش و كشت و كوشش است، انسان را از سعادت و كمال ابدى باز مى دارد و بنابراين، از صفات زشت و ناپسند خواهد بود. البته، وضع انسان در جهان ديگر و زندگى او در بهشت با آنچه كه در اين جهان مى گذرد متفاوت خواهد بود. چرا كه، التذاذات و خوشگذرانيهاى انسان در آن جهان، بدون تلاش و رنج و زحمت، براى آنان كه با تقوا بوده اند فراهم خواهد شد. و مزاحمتى با لذّت و سعادت بالاترى ندارد.

شدّت و ضعف در ارزشهاى منفى
نكته ديگرى كه در اينجا بايد يادآورى شود، اين است كه براساس بينش اسلامى كه زندگى جاويد و حيات ابدى را اصيل و زندگى دنيا را مقدّمه آن معرّفى مى كند، اگر چيزى مانع لذّت و موجب عذاب اخروى باشد، ارزش منفى صدر در صد دارد و به هيچ وجه تجويز نمى شود؛ زيرا لذّت دنيا به هيچ وجه قابل مقايسه با عذاب آخرت نيست، نه از نظر مدّت كه يكى محدود و ديگرى نامحدود است، و نه از نظر