صفحه ٢١٠

و... علاقه دارند، اما بايد بدانند كه سرانجام نيكو نزد خداست. مردم اينگونه نعمتهاى دنيوى و كالاهاى مادّى را ارج مى نهند و آنها را خوب مى دانند و خبر ندارند كه بهتر از اينها هم هست و خداوند آنان را آگاه مى سازد كه براى پرهيزگاران نعمتهاى بزرگ بهشت و باغهايى كه در آنها نهرها و جويبارهايى روانند در نزد پروردگارشان فراهم است كه از آنها استفاده خواهند كرد.
اگر كسى براى يك لحظه با موادّ مخدّر و يا مسكر سرخوش باشد و از خود بيخود شود، در واقع، لذّتى كوتاه برايش حاصل شده كه به دنبالش يك بدبختى طولانى وجود خواهد داشت. از او موجودى عاطل و باطل و بدبخت و مريض مى سازد و به صورت يك انگل بر جامعه تحميل مى كند. در اينجا است كه هر عاقلى وقتى آن لذّت زودگذر، با اين بدبختى دير پا را كه به دنبال داردمقايسه كند با آن آرامش و آسايش و لذّت بادوامى كه با گذشتن از اين لذّتلحظه اى برايش فراهم خواهد شد مى فهمد كه بايد با نفس خود مبارزه و از آن لذّت آنى صرف نظر كند تا در دام اين بدبختيها و محروميّت از آن همه آرامش و آسايش نيفتد.
در واقع مى توان گفت: لذّت هوسهاى نامعقول مادّى و دنيوى نسبت به لذّتهاى ابدى و اخروى همين حال را دارند و مانع دستيابى به لذايذ والاى اخروى مى شوند پس به هنگام انتخاب و گزينش، بايد به اين حقيقت، توجّه كامل داشته باشيم تا در دام بدبختيها و عواقب سوء آن گرفتار نشويم.
اگر سراسر اين عمر محدود انسان در دنيا با خوشگذرانى و التذاذ مى گذشت و به دنبال آن گرفتار عذاب ابدى مى شد، عقل به او فرمان مى داد كه از همه اين لذايذ دنيا بگذرد. زيرا، هيچگاه صحيح نيست كه انسان براى يك لذّت و خوشگذرانى محدود، خود را درگير رنجها و ناراحتيها و عذابهاى نامحدود سازد و با توجّه به اين كه همين لذّات لحظه اى دنيا نيز توأم با رنج و سختى و مشقّت است، ديگر به طريق