صفحه ٥٤

علمى كه امروز در دسترس بشر قرار دارد و اينهمه آثار و نتائجى كه بار آورده و همه جا را پر كرده است و اينهمه اختراعات و اكتشافات و دستاوردهاى صنعتى كه در اختيار فرد و جامعه قرار گرفته و در تسريع و تسهيل كارها به انسان كمك فراوان نموده و در تخفيف آلام و رنجها و زحمتهاى طاقت فرساى انسان تأثير مثبت داشته اينها همه نتائج پربار آن تلاشهاى علمى و يك قدم عميقتر نتائج روح علم طلبى و انگيزه حقيقت جوئى انسانست و آثار و علائم روانى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى اين انگيزه فطرى و يكى از دو شعبه عمده كمال خواهى انسانست و نشان مى دهد كه يكى از انگيزه هاى اصيل در روح انسان علاقه به گسترش آگاهى او است.
اكنون، درباره اين انگيزه نيز اين سؤال مطرح است كه چگونه مى شود اين يك انگيزه فطرى يعنى، حقيقت جوئى در انسان ها به صور مختلف تظاهر پيدا مى كند؟ يكى را وادار به تحقيق در فلسفه و علوم عقلى مى كند ديگرى را به بررسى علوم نقلى و گروه سوّمى را به پژوهش و كاوش در علوم تجربى و هر يك از اين سه شعبه اصلى حقيقت نيز شعب و فروع فراوانى دارند كه هر گروهى از انسانها در يكى از اين شعب فرعى عمرى را و يا حدّاقل بخش عمده اى از عمر خود را مى گذراند.
در پاسخ به اين سؤال مى گوئيم: اصل حقيقت طلبى در انسان يك انگيزه اساسى و ريشه دار است امّا رفتن بدنبال مصاديق و موارد مختلف حقيقت، مى توان گفت بستگى به چند عامل دارد:
نخست آنكه حدّاقّل، انسان اين مقدار تشخيص دهد و شناخت حاصل كند كه در يك زمينه خاصّ حقيقت مجهولى نهفته است و حسّ حقيقت جوئيش او را وادار كند تا به كشف آن حقيقت مجهول بپردازد و به اصطلاح جهل او جهل مركّب نباشد؛ بلكه، جهل بسيط و براى خودش شناخته شده باشد. طبيعى است كه بعضى از عوامل جبرى يا اختيارى در آگاه كردن انسان نسبت به جهل و نادانى خويش در زمينه هاى مختلف تأثير مثبت خود را دارند. و بسته به اينكه در چه زمينه اى اين