صفحه ٢٥٧

وَاُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذالِكُمْ اَنْ تَبْتَغُوا بِاَمْوالِكُمْ مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَاتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَريضَةً وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ اِنَّ اللّهَ كانَ عَليماً حَكيماً.»(1)
[و غير از زنانى كه نام برديم براى شما حلال و بى اشكال است كه با صرف مال خود (و دادن مهريه) از طريق ازدواج و زناشويى و نه از طريق زنا و خلاف شرع، زنانى را طلب كنيد پس هرگاه از آنان بهره مند شديد مَهرِ آنان را بپردازيد، البته، پس از تعيين مَهر بر شما باكى نيست كه دو طرف به شكلى تراضى كنيد كه خداوند دانا و حكيم است].
اين آيه رخصت استمتاع و بهره مندى از زنان را مى دهد، ولى، نه به صورت هرج و مرج و آزاد گذاردن غريزه جنسى لجام گسيخته در جامعه كه هزاران فساد و جنايت و سقوط و تباهى را به دنبال بياورد؛ بلكه، از راه درست ازدواج و تعهّد متقابل در چارچوب يك پيمان مقدّس، خواه دايمى باشد يا موقّت.
در آيه ديگرى مى خوانيم:
«اَلْيَوْمَ اُحِلَّ لَكُمْ الطَّيِّباتُ.... وَالُْمحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَالُْمحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ اُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ اِذا اتَيْتُمُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَلا مُتَّخِذى أَخْدان.»(2)
[امروز آنچه كه پاك و پاكيزه است بر شما حلال شد... و (نيز بر شما حلال شد) ازدواج با زنان پارساى مؤمن و مسلمان و زنان پارساى اهل كتاب به شرطى كه مَهر ايشان را بپردازيد نه به صورت زنا يا رفيق گيرى].
«خدن» اصطلاحاً به معنى دوستى است كه به طور نامشروع از جنس مخالف گرفته شود و اشاره به رسمى است كه در جاهليّت وجود داشته و امروز هم در جوامع غربى، شايع است.