صفحه ٢٤٤

پديد آيد در اساس، همان گرايش به جنس مخالف است كه تحت تأثير عواملى، اينگونه انحراف پيدا كرده و انسان را وادار به كارهاى زشت و پليد و انحرافى كشانده است.
خداوند در آيات ديگرى مى گويد:
«وَلُوطاً اِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ اَحَد مِنَ الْعالَمينَ. اِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسْاءِ بَلْ اَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ.»(1)
[و حضرت لوط(عليه السلام) را به ياد بياور آن هنگام كه به قوم خود گفت آيا دست به عمل زشت و فحشايى مى زنيد كه هيچ كس از مردم دنيا قبل از شما به چنين عملى دست نيالوده است شما به جاى زنان، مردان را به شهوت مى گيريد و مردم تبهكار و اسرافكارى هستيد].
در اين دو آيه، علاوه بر اين كه با تعبير «مسرفون» كار آنان را محكوم مى كند و خبر از هلاكت آنها و نزول عذاب بر آنها مى دهد تا درجه فساد و زشتى اين عمل را نشان داده باشد، علاوه بر اين، با تعبير «ما سبقكم بها من احد من العالمين» به يك نكته بسيار ظريف نيز اشاره كرده كه دقيقاً، مدّعاى ما، يعنى غير فطرى بودن اين عمل را نشان مى دهد؛ يعنى، در واقع اين قوم از آنجا كه از مسير فطرت منحرف شده بود در ميان اقوام انسان و مردم عالم يك استثنا به حساب مى آمد كه از مسير عامّ فطرت و راه همه مردم عالم در طول تاريخ، منحرف شده بود و افرادى كه به اين بيمارى گرفتار شده اند كسانى هستند كه از قوانين فطرت منحرف شده اند و آنان كه امروز در غرب از آزادى لجام گسيخته سوء استفاده كرده و علناً به اين عمل دست مى زنند، تا آنجا كه آن را شعار خود قرار داده اند، مسلّماً يك اقلّيت اند كه منشأ بيماريها، فسادها و هرزه دريهايى شده اند هر چند كه پُر رو و پُر سر و صدا هستند.
در واقع، برخى از حكومتها و نظامهاى سياسى غربى هستند كه با اعلام مفعول قرار گرفتن مردانشان مى خواهند پُز آزادى بدهند و به اصطلاح، آزادى منشى و آزادى گرايى خود را به دنيا اعلام كنند. در صورتى كه اين آزادى يك آزادى افتخار