صفحه ٢٣٤

مى خواهد سينه اش سرچشمه جوشان و فيّاض حكمت شود و دوست دارد به چنين كمالات و ارزشهايى نايل آيد ناگزير است كه تا حدودى گرسنگى را تحمّل كند. اگر سيرى و پُرى شكم با اينگونه كمالات تزاحمى نمى داشت و بدون تحمّل گرسنگى هم امكان اين بود كه انسان به چنين مقامات انسانى و الهى واصل شود، هيچ گاه توصيه به كم خوردن نمى شد زيرا خداوند بخل ندارد و از خزاين نامحدود او چيزى كم نمى شود كه بيهوده مانع تنعّم، بهره مندى و التذاذ انسان شود.
خداوند اين نعمتها را آفريده است براى آن كه انسانها از آن استفاده كنند، اما وقتى كه اسراف و تبذير و زياده روى كنند، بيش از مقدار نياز بدن بخورند، اين كارشان دو زيان و دو مشكل عمده به دنبال مى آورد و از اين رو، عملى بسيار نكوهيده و مذموم خواهد بود. چرا كه، اين انسانها با پرخورى و اسراف و تبذير از يك سو خودشان را از بهره برى كامل از نعمت عقل و دل و ساير نعمتهاى روحى و حكمت و معرفت و معنويّت محروم مى سازند؛ و از سوى ديگر، سبب محروم شدن ديگران از همين نعمتهاى مادّى براى حدّ اقلّ تغذيه و تأمين نيازهاى جسمى براى ادامه زندگى و كسب سلامتى و نيرو مى شوند. در همين جا خوب است به اين مشكل روز جامعه خودمان يعنى گرانى و تورّم اشاره كنيم كه مهمترين و عمده ترين راه چاره آن، رعايت همين آداب اسلامى است. امروز و هر روز ديگرى اگر بسيارى از خانواده هاى مرفّه، دست از اسرافكاريها و ريختوپاشهاى غير ضرورى بردارند و مصارف زندگى را، حدّاقلّ در ارتباط با موادّ غذايى و كالاهاى ضرورى زندگى، تا آنجا كه برايشان ممكن و مقدور است محدود كنند، تا حدّ نسبتاً زيادى مشكل گرانى و تورّم حلّ، و به رفع فقر و گرسنگى قشر ضعيف و محروم جامعه كمك خواهد شد. ولى، اگر درد و رنج اين قشر را كه تعدادشان هم كم نيست درك نكنند و خود را به غفلت و بى عارى بزنند، به نظر مى رسد كه دير يا زود خطر بزرگترى آنان را تهديد خواهد كرد.
پس بياييد اسلام و آداب حياتبخش آن را مدّ نظر قرار دهيم، خدا را فراموش