صفحه ٢٢٩

خدا ذبح نشده باشد و بعضى از آيات، مؤمنين را از خوردن آن منع كرده، مى گويد:
«وَلا تَأْكُلُوا مِمّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَاِنَّهُ لَفِسْقٌ.»(1)
[از خوردن گوشت حيوانى كه به نام خدا ذبح نشده خوددارى كنيد كه آن فسق خواهد بود].
ذبح حيوانات و گرفتن جان آنها به منظور استفاده از گوشتشان، نوعى تصرّف در مخلوقاتى است كه خدا به آن حيات و زندگى داده و ملك خدا هستند و حال كه شما حيات را از آنها مى گيريد بايد اين تصرّف و اين عمل به اذن خدا و به نام او انجام شود. اگر انسان آنقدر از خدا و قيامت غافل و نسبت به معنويّات بى توجّه باشد، كه حتى موقع كشتن و جان گرفتن از حيوان، توجّهى به خداى جان آفرين نكند، چنين كسى حقّ ندارد از آن ذبيحه تناول كند و اصولا، ذبيحه او پاك و پاكيزه و حلال نيست. بنابراين، منع از خوردن بعضى از مأكولات و حرمت آن، در حقيقت به لحاظ رعايت آن جنبه معنوى خواهد بود.
سرانجام دسته ديگرى از آيات دلالت دارند بر اين كه از خوردنيها و نوشيدنيها نبايد به شكلى استفاده شود كه زيان اجتماعى و مفاسدى براى جامعه را به دنبال بياورد و حقوق ديگران پايمال گردد. مثل آياتى كه دلالت بر حرمت گرفتن ربا و خوردن اموال مردم و بويژه خوردن مال يتيم دارند كه به بعضى از آنها اشاره مى كنيم.
مثل آيه:
«وَلا تَأْكُلُوا اَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَتُدْلُوا بِها اِلىَ الْحُكّامِ لِتَأْكُلُوا فَريقاً مِنْ اَمْوالِ النّاسِ بِالإِثْمِ وَاَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.»(2)
[و اموال خويش در ميان خود به ناحقّ مخوريد و (كار را به محاكم) و حكّام ناشايسته مكشانيد كه بخشى از اموال مردم را به ناروا بخوريد در حالى كه شما از آن آگاه باشيد].