صفحه ١٢٦

گوناگون قدرتها و امكان دستيابى انسان به آنها بيشتر آگاهى پيدا كند، ميل به قدرت در او توسعه خواهد يافت و جهت روشن تر و تشخّص بيشترى پيدا خواهد كرد.
ميل به قدرت در انسان يك ميل فطرى است جهتش نامحدود است و تعيّن خاصّى ندارد؛ ولى، با توسعه معلومات و معارف انسان جهت و تشخّص خود را پيدا مى كند. بستگى دارد به اينكه انسان تشخيص بدهد چه كارى شدنى است و انسان مى تواند انجام دهد و چه قدرتى براى انسان دست يافتنى است و او مى تواند آن را تحصيل كند.
بنابراين، حسّ قدرت طلبى در انسان در هيچ نقطه اى صد در صد اشباع نمى شود و به توقّف و ركود نمى رسد؛ بلكه، هر آن كه زمينه جديدى براى قدرت نمايى كشف كند و از يك قدرت نايافته آگاهى يابد كه امكان دسترسى به آن برايش حاصل باشد، در هر موقعيّتى كه باشد ميل به قدرت، او را به تلاشهاى جديدى براى دست يافتن به آن وادار خواهد كرد.
طبيعى است نخستين قدرتهايى كه براى انسان مطرح مى شود قدرتهايى محسوس تر و ملموس تر و بىواسطه جسمانى است. قدرت بر كارهايى كه از بدن سر مى زند و احتياج به نيروى خاصّ جسمانى دارند. او مى خواهد هر چه بدنش قوى تر بشود تا بتواند كارهاى هرچه سنگين تر، سخت تر و مهمترى را انجام دهد.
پس انسان به تدريج از قدرتهاى با واسطه و ابزارى و از نيروى اهرم آگاهى مى يابد. از به كار گرفتن اهرمها و استفاده از ابزارها براى انجام دادن كارهاى بزرگترى كه مستقيماً با نيروى جسمانى و بدون استفاده از ابزار و اهرم نمى توان آنها را به انجام رساند. در اين حال است كه علم و تجربه، براى استفاده از ابزارها، كم كم دخالت مى كند و اين دخالت روز به روز افزايش مى يابد؛ يعنى، انسان در سايه علم و تجربه نوع ديگرى از قدرت را به دست مى آورد و هنگامى كه توانمنديهاى بدنى انسان به بالاترين حدّ متعارف خود رسيد و به تعبير قرآن مجيد «بلّغ اشدّه» به اين