صفحه ١١٩

و ساير ميلها و خواسته ها و گرايشاتى كه خداوند در نهاد انسان قرار داده است جهت صحيح خود را پيدا كند و به اصطلاح بايد بگوييم ميلها و خواسته هاى انسان در مسير فطرت يكديگر را تعديل مى كنند. عامل اين تعديل كه همه ميلها و گرايشات انسان را در بزرگراه كمال انسانى و به اصطلاح قرآنى در صراط مستقيم قرار خواهد داد، عبارت است از ميل به كمال انسانى، از آنجا كه انسان، ميل فطرى به كمال همه جانبه خود دارد بايد تلاشهاى علمى و همه تلاشهاى ديگر او نيز در همين مسير قرار گيرد.
حقيقت جويى يك گرايش فطرى و لذّت طلبى هم يك ميل فطرى است اما همانطور كه التذاذات ما بايد به گونه اى باشد كه به ساير ابعاد نفس، زياد نرساند و اگر بردن بعضى لذّتها، آلام و دردهاى بيشترى را به دنبال داشت يا انسان را از وصول به بعضى كمالات نفسانى و انسانى محروم كرد، ديگر نمى تواند مطلوب باشد، همچنين اگر كسب يك علم، مزاحم با كمالات ديگر انسانى شود، مانند علومى كه در شرع انور تحريم شده است ارزش چنين علمى در مجموع، منفى خواهد بود.
فى المثل، انسان به حسب طبع اوّليه اش روح تجسّس و پرس و جو دارد و مايل است از محيط خصوصى زندگى و خلوت ديگران نيز آگاه شود؛ ولى، اين آگاهى نه تنها نفعى به انسان نمى رساند كه احياناً زيانهايى نيز به دنبال خود دارد و اگر اين كار در بين مردم رايج بشود مشكلاتى در زندگى اجتماعى به وجود خواهد آورد. پس علومى از اين دست كه از راه تجسّس از اسرار زندگى ديگران حاصل مى شود براى ما مفيد نيستند و حسّ كنجكاوى و حقيقت طلبى خويش را نسبت به آن بايد محدود كنيم.
قرآن ما را از اين نوع كنجكاوى و تجسّس از اسرار ديگران باز مى دارد و آن را در زمره رذايل اخلاقى انسان به شمار آورده و مى گويد: