صفحه ٤٥٧

32. خداوندا! همان گونه که زشتى اعمال مرا با پرده عفو خود پوشاندى و مرا رسوا نکردى و با کرمت با من مدارا نمودى و در عقوبتم تعجیل نکردى و با تفضل خود، درباره من بردبارى نمودى و نعمتت را بر من تغییر ندادى و عطاى خود را بر من تیره نساختى، (اکنون که چنین است) پس به طول تضرع من و شدت فقر و مسکنتم و بدى جایگاهم، رحم کن!

شرح و تفسیر
چرا اعتراف به خطاى خود مى کنیم
امام (علیه السلام) در این بخش از دعا دلیل اعترافاتى را که در بخش قبل آمده است به صورتى لطیف بیان مى کند و به دو موضوع اشاره مى فرماید؛ عرضه مى دارد : «(خداوندا!) من با این سخنان، نفس خود را سرزنش و توبیخ مى کنم به این امید که رأفت و عطوفت تو را که اصلاح کار گنهکاران با آن است جلب نمایم و به این امید که رحمت تو را که با آن آزادى خطاکاران حاصل مى شود به دست آورم»؛ (وَاِنَّمَا أُوَبِّخُ بِهَذَا نَفْسِی طَمَعاً فِی رَأْفَتِکَ الَّتِی بِهَا صَلاحُ أَمْرِ الْمُذْنِبِینَ، وَرَجَاءً لِرَحْمَتِکَ الَّتِی بِهَا فَکَاکُ رِقَابِ الْخَاطِئِینَ).
واژه « أُوَبِّخُ » از ماده «توبیخ» به معناى سرزنش کردن و تهدید است، بنابراین مفهوم آن از سرزنش معمولى شدیدتر مى باشد و به تعبیر دیگر: سرزنش مقدمه توبیخ و تهدید است.
واژه « فَکَاکُ » از ماده «فکّ» به معناى گشادن و جدا کردن دو چیز از یکدیگر است و منظور از «فکاک رقاب» در این جا آزاد شدن گنهکاران از تبعات گناه و عذاب الهى است.
درواقع امام (علیه السلام) در این عبارت دلیل آن همه اعترافاتى را که در جمله قبل کرده است، روشن مى سازد و آن را تنها به امید دستیابى به رأفت پروردگار مى شمرد.