صفحه ٤٤٠

واژه «شنار» به گفته نویسنده العین، یعنى عیب و عار و بدنامى.
واژه «سوءات» جمع «سوأة» در اصل به معناى هر چیزى است که انسان آن را ناخوشایند مى داند و جمعى از ارباب لغت معتقدند که این واژه در اصل به معناى عورت است، سپس به هر چیز یا کارى که ناپسند باشد اطلاق شده است. در کلام امام (علیه السلام) به معناى کارهاى زشت و معاصى است.
به هر حال روشن است که اگر ستاریت خداوند نباشد، انسان نیز که خالى از عیوب نیست، هرگاه این عیوب به دست حسودان و دشمنان و عیب جویان بیفتد، آبروى انسان را مى برند و دردسرهایى مى آفرینند، ولى هنگامى که به لطف خداونداین عیوب پوشانده شد،آن هادرکوشش هاى تخریبى خودناکام مى شوند.

نکته ها
1. ستار العیوب بودن خداوند
یکى از صفات فعل خداوند که حکایت از عظمت و بزرگوارى و لطف و محبت خدا دارد این است که عیوب بندگان را مى پوشاند تا دربرابر دیگران، به ویژه بدخواهان رسوا نشود.
در دعاهایى که از معصومین : به ما رسیده این صفت خداوند با عبارات مختلفى بیان شده است، ازجمله در دعاى کمیل مى خوانیم :
«اللَّهُمَّ مَوْلایَ کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ؛ خداوندا! مولاى من! چه بسیار کارهاى زشتى که از من سرزد و تو آن ها را پوشاندى».
در حدیث دیگرى امیرمؤمنان (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مى کند که فرمود :
«مَنْ أَصْبَحَ وَلا یَذْکُرُ أَرْبَعَةً أَخَافُ عَلَیْهِ زَوَالَ النِّعْمَةِ: أَوَّلُهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَرَّفَنِی نَفْسَهُ وَلَمْ یَتْرُکْنِی عَمْیَانَ الْقَلْبِ وَالثَّانِی یَقُولُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَالثَّالِثُ یَقُولُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ رِزْقِی فِی یَدَیْهِ وَلَمْ یَجْعَلْ رِزْقِی فِی أَیْدِی النَّاسِ