صفحه ٣١١


بخش دوم

15. اللَّهُمَّ وَلِی اِلَیْکَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِی، وَتَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِیَلِی، وَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِی رَفْعَهَا اِلَى مَنْ یَرْفَعُ حَوَائِجَهُ اِلَیْکَ، وَلا یَسْتَغْنِی فِی طَلِبَاتِهِ عَنْکَ، وَهِیَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِینَ، وَعَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ.

16. ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْکِیرِکَ لِی مِنْ غَفْلَتِی، وَنَهَضْتُ بِتَوْفِیقِکَ مِنْ زَلَّتِی، وَرَجَعْتُ وَنَکَصْتُ بِتَسْدِیدِکَ عَنْ عَثْرَتِی.

17. وَقُلْتُ: سُبْحَانَ رَبِّی کَیْفَ یَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَأَنَّى یَرْغَبُ مُعْدِمٌ اِلَى مُعْدِمٍ.

18. فَقَصَدْتُکَ، یَا اِلَهِی، بِالرَّغْبَةِ، وَأَوْفَدْتُ عَلَیْکَ رَجَائِی بِالثِّقَةِ بِکَ.

19. وَعَلِمْتُ أَنَّ کَثِیرَ مَا أَسْأَلُکَ یَسِیرٌ فِی وُجْدِکَ، وَأَنَّ خَطِیرَ مَا أَسْتَوْهِبُکَ حَقِیرٌ فِی وُسْعِکَ، وَأَنَّ کَرَمَکَ لا یَضِیقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَأَنَّ یَدَکَ بِالْعَطَایَا أَعْلَى مِنْ کُلِّ یَدٍ.
ترجمه
15. خداوندا! من حاجتى به درگاه تو دارم که توان من از آن قاصر و چاره جویى هاى من از آن بریده شده و نفْس من، در نظرم چنین جلوه داده که حاجتم را به نزد مخلوقى ببرم که او حاجات خویش را به درگاه تو مى آورد و در خواسته هایش از تو بى نیاز نیست، (به یقین) این عرض حاجت به غیر تو لغزشى است از لغزش هاى خطاکاران و سقوطى است از سقوط گنهکاران.
16. (خداوندا!) بعد از این اشتباه، به سبب یادآورى و هشدارت نسبت به من، از