صفحه ٣٤٩


وَأَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ اِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ اِلَى رَبِّکَ لِیَجْلُوَ بِهِ عَنْ بَصَرِی اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِیَّ وَشَفِّعْنِی فِی نَفْسِی؛ خداوندا! از تو تقاضا مى کنم و به تو روى مى آورم به وسیله محمد، پیغمبر رحمت. اى محمد! من به تو روى آورده ام که از پروردگارت بخواهى تا چشم مرا بینا کند. خداوندا! شفاعت او را درباره من بپذیر و شفاعت مرا درباره خودم».
راوى مى گوید: چیزى نگذشت که آن مرد آمد در حالى که چشمش کاملاً بینا بود.(454 )
در روایت هفتم این باب از على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل مى کند: «اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شِدَّةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا عَلَى اللَّه؛ هنگامى که مشکلى براى شما پیش آید با توسل به ما حلّ مشکل خود را از خدا بخواهید».(455)
و موارد دیگرى نیز براى شرایط استجابت دعا ذکر شده که در کتب ادعیه و روایات اسلامى آمده است.

2. علت عدم استجابت دعاى جامع الشرایط یا تأخیر در اجابت
گاهى انسان تمام شرایط استجابت دعا را رعایت مى کند و در انجام هیچ کدام کوتاهى ندارد، با این حال دعایش مستجاب نمى شود و یا اجابت آن به تأخیر مى افتد، در این جاست که از خود سؤال مى کند: با آن همه وعده هایى که در آیات و روایات درباره اجابت دعا داده شده چرا دعاى من مستجاب نشد؟
بسیار مى شود که انسان چیزى را با اصرار تمام از خدا مى خواهد، در حالى که خبر ندارد مصحلت او نیست و اگر آن مطلوب حاصل گردد چه بسا زندگانى او دستخوش مشکلات عظیمى گردد. نمونه این موارد را، هم در تاریخ و هم در