صفحه ١٦٥

به عبارت دیگر، این که خداوند، انسان را چنین آفریده، لطف و عنایتى از ناحیه اوست تا انسان نیاز خود را به کسى که ضعف هایش را مى تواند برطرف سازد احساس کند و اگر انسان قوى آفریده مى شد ممکن بود خود را از خداوند بى نیاز بداند و بین او و خالقش فاصله مى افتاد.
اضافه بر این ها احساس ضعف، غرور انسان را مى شکند، غرورى که سرچشمه انواع گناهان و سرکشى از فرمان حقّ است.
امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کلمات قصار نهج البلاغه، ضعف و ناتوانى انسان را به صورت کامل وجامع بیان فرموده، مى گوید: «مِسْکِینٌ ابْنُ آدَمَ: مَکْتُومُ الْأَجَلِ مَکْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ، وَتَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ، وَتُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ؛ بیچاره فرزند آدم! سرآمد زندگى اش نامعلوم، عوامل بیمارى اش ناپیدا و (تمام) اعمالش در جایى محفوظ است. پشه اى او را آزار مى دهد و یک جرعه آب که گلوگیر او مى شود چه بسا مایه مرگش مى گردد و عرق، او را متعفن و بدبو مى سازد».(233)
در یکى دیگر از کلمات قصار نیز مى فرماید: «مَا لاِبْنِ آدَمَ وَالْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَآخِرُهُ جِیفَةٌ، وَلا یَرْزُقُ نَفْسَهُ، وَلا یَدْفَعُ حَتْفَهُ؛ انسان را با تکبر چه کار؟ در آغاز، نطفه بى ارزشى بود و سرانجام مردارى (گندیده) است. نمى تواند خود را روزى دهد و نه مرگ را از خود دور سازد».(234)
در آیات شریفه قرآن مجید نیز اشارات روشنى به آنچه امام (علیه السلام) فرموده است شده و درحقیقت کلام امام (علیه السلام) برگرفته از این آیات است. در سوره روم، آیه 54 مى خوانیم: (اللَّهُ الَّذِى خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَشَیْبَةً یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَهُوَ الْعَلیمُ الْقَدِیرٌ)؛ «خدا همان کسى است که شما را آفرید در حالى که ضعیف بودید؛ سپس بعد از ناتوانى، قوّت بخشید و باز بعد از قوّت،