صفحه ١٣٧

در حدیثى که مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار آورده است مى خوانیم که زهرى (یکى از شخصیت هاى معروف عصر امام سجاد (علیه السلام)) مى گوید: امام على بن حسین را در یک شب سرد بارانى دیدم که مقدارى آرد بر دوش خود حمل کرده و به راهى مى رود، عرض کردم: اى پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این چیست؟ فرمود: مى خواهم به سفرى بروم، دارم زاد وتوشه آن را آماده مى کنم. عرض کردم: غلام من این جاست آن را براى شما حمل مى کند. حضرت فرمود: نه. عرض کردم: خودم آن را حمل مى کنم. فرمود: این کار را باید خود انجام دهم، چراکه مایه نجات من در این سفر و سبب ورود نیکو بر آنچه اراده دارم مى باشد.تو را به خدا سوگند مى دهم به دنبال کار خود برو و مرا رها کن! زهرى بازگشت. بعد از چند روز خدمت حضرت رسید و عرضه داشت: فرمودید به مسافرت مى روید من اثرى از آن مسافرت را نمى بینم! فرمود: زهرى! آنچه گمان مى کنى (از سفر دنیا) نیست، بلکه سفر مرگ و آخرت است و براى آن آماده مى شوم. سپس افزود: «اِنَّمَا الْإِسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ تَجَنُّبُ الْحَرَامِ وَبَذْلُ النَّدَى فِی الْخَیْر؛ آمادگى براى سفر آخرت و مرگ با پرهیز از حرام و انفاق در راه هاى خیر حاصل مى شود».(191)
این بحث، بحث دامنه دارى است و آن را با کلام یکى از بزرگان پایان مى دهیم: «مَنْ مَاتَ عَلَى غَیْرِ عُدَّةٍ فَمَوْتَهُ مَوْتُ فَجْأَةٍ، وَإنْ کَانَ صَاحِبَ فِرَاشٍ سَنَةً؛ کسى که بدون آمادگى از دنیا برود، مرگ او مرگ ناگهانى است هرچند یک سال در بستر افتاده باشد».(192)
البته این آمادگى باید همیشگى باشد، چراکه مرگ خبر نمى کند، هرگز