صفحه ٦٤

جدا و منعزل از يكديگر باقى نمى مانند و همانند شاخه هاى درخت نيستند كه وقتى در يك نقطه از هم جدا شدند هر يك براى خودش به سوئى حركت و رشد كند و هيچوقت با هم ارتباط پيدا نكنند و فى المثل شاخه علم و آگاهى بكلّى جداى از شاخه قدرت و شاخه قدرت نيز جداى از شاخه لذت راه خود را ادامه دهند.
از خصوصيّات نفس اينست كه كانالهاى مختلف آن با هم آميزش و اشتباك پيدا مى كنند، در هم فرو مى روند و به يكديگر مربوط مى شوند. گاهى ممكن است چند انگيزه گوناگون انسان را به انجام يك كار مشخّص وادار يا به چيزى علاقه مند سازند. فى المثل، غريزه جنسى يكى از انگيزه هاى انسان است؛ ولى، اين غريزه غالباً با زيبائى طلبى انسان همراه است و به كمك هم انسان را در يك مسير خاصّ تحريك مى كنند، كسى كه همسرى انتخاب مى كند تنها هدفش در اشباع كردن ميل جنسى خلاصه نمى شود كه بدون درك زيبائى همسر نيز همانند ارضاء ميل جنسى در نابينايان كه از درك زيبائى همسرشان عاجز و ناتوان هستند امكان پذير خواهد بود؛ بلكه، به همان ميزان و يا حتّى بيشتر گرايش به اين دارد كه همسر زيبائى انتخاب كند. بهرحال اين دو انگيزه با هم انسان را وادار به گزينش يك همسر مى كنند.
همچنين، حقيقت طلبى كه گفتيم: يكى از ميل هاى اصيل و انگيزه هاى بنيادى انسان است كه پيوسته او را وادار به تحقيق و تلاش خواهد كرد. امّا در اغلب موارد، بويژه مواردى كه علم وسيله اى براى كسب قدرت يا جمع مال و ثروت شود و يا بنحوى عامل التذاذ انسان باشد و يا احترام و شخصيّت و عزّت و موقعيّتى را براى انسان فراهم آورد، با انگيزه ها و تمايلات ديگرى همراه مى شود و با قوّت و قدرت بيشترى انسان را وادار به تلاش خواهد كرد. و از اين رو است كه هر چند ميل به حقيقت، نسبت به همه علوم، كشش مساوى در انسان ايجاد مى كند؛ ولى، انسان از ميان آنها آن علوم ويژه اى كه يكى از امتيازات و ارزشهاى فوق را براى او ارمغان آورد، دنبال خواهد كرد. يعنى، در حقيقت اين تمايلات ديگر هستند كه با ميل به