صفحه ٣٢٤

چنانكه، اگر سدّ راه و مانع تكامل انسان شود، بايد آن را رها كرد و در چنين حالتى است كه خداوند مى فرمايد:
«يا اَيُّها الَّذينَ امَنُوا اِنَّ مِنْ اَزْواجِكُمْ وَاَولادِكُمْ عَدُوّاً لَكُمْ فَاخْذَرُوهُم.»(1)
[اى آنان كه ايمان آورده ايد بعضى از همسران و فرزندان شما دشمن شمايند پس از آنان دورى كنيد].
يا مى فرمايد:
«قُلْ اِنْ كانَ ابائُكُمْ وَاَبْنائُكُم وَاِخْوانُكُم وَاَزْواجُكُمْ وَعَشيرَتُكُمْ وَاَمْوالٌ اِقْتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةُ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَمَساكِنُ تَرْضَونَها اَحَبَّ اِلَيْكُم مِنَ اللّهِ وَرَسُولِه وَجِهاد فى سَبيلِه فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأْتِىَ اللّهُ بِاَمْرِه.»(2)
[بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و اقوام شما و اموالى كه جمع آورى كرده ايد، تجارتى كه از كسادى آن بيمناكيد و خانه ها و مسكن هايى كه بدان دل بسته ايد، در نزد شما محبوبتراند از خدا و رسول و جهاد در راه خدا پس منتظر امر خدا باشيد].
پس ارزش منفى مال و فرزند، مربوط به اين دلبستگى هاى بيش از حدّ است كه مانع از وصول به كمال مطلوب خواهد شد و انسان را از كارهاى خوب باز داشته و به كارهاى زشت وا مى دارد، و در روايت از معصوم آمده است كه:
«حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلِّ خَطيئَة.»
[دنيا دوستى ريشه هر خطا و بدكارى است].
و ارزش مثبت آنها در سايه انگيزه الهى و رعايت موازين صحيح شرعى در تحصيل و مصرف آن و وسيله قرار دادن آنها براى تحصيل قرب و منزلت در پيشگاه خدا است.