صفحه ٢٩٣

در بين رنگهاى متنوع و زيبا قرآن، روى رنگ سبز تكيه مى كند و در مورد بهشت هر جا كه سخن از رنگ به ميان مى آيد، همانطور كه در آيه اخير مى بينيم، رنگ سبز را يادآورى مى كند.
باز هم در همين رابطه آمده است كه «على سرر موضونه متكئين عليها متقابلين.»(1)
[بر سريرهاى زربفت مرصّع رو به روى هم تكيه زنند].
نيز در زمينه اشياى زينتى و مناظر زيباى بهشت در آيات ديگرى مى فرمايد:
«فيها عَيْنٌ جارِيَةٌ، فيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ، وَاَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ، وَنَمارِقُ مَصْفُوفةٌ، وَزَرابِىُّ مَبْثُوثَةٌ.»(2)
[در بهشت چشمه ها جارى است و تختهايى بلندپايه نهاده اند قدحهاى بزرگ گذاشته اند و بالشهاى مرتب و فرشهاى گسترده (روى تختها) قرار داده اند].
در اين آيه نيز از جامها و قدحها كه روى ميز گذاشته شده و از تختهاى بلند و خوش منظر و از فرشها و بالشهاى منظم و مرتّب و ديگر اشياى زينتى و مناظر زيبا كه در بهشت وجود دارد و بهشتيان از آن بهره مى برند سخن مى گويد.
بنابراين، اصل لذّت بردن از مناظر زيبا و اشياى زينتى از غرايز فطرى انسان است و خود به خود بار ارزشى ندارد نه خوب است و نه بد. داشتن بار ارزشى و خوب و بد اخلاقى آن به امور عارضى و خارجى بستگى دارد.
اگر در مواردى استفاده از اشياى زينتى و مناظر زيبا در اين عالم ارزش منفى داشته باشد، يا به لحاظ تزاحمى است كه با ديگر مصالح شخصى انسان دارد و يا به واسطه اين است كه انسان بيش از حدّ به امور دنيوى تعلّق پيدا مى كند در حدّى كه او را از آخرت غافل خواهد كرد و يا براى اين نامطلوب است كه با حق ديگران و مصالح اجتماعى ديگران در تعارض خواهد بود. اگر اينگونه تزاحمات نبود، خود