صفحه ٢٣١

خود به خود، از نظر اخلاقى نه ارزش مثبت دارد و نه ارزش منفى. ارزش منفى اين عمل، در گرو يك جهت بيرونى و عارضى خواهد بود كه از كميّت يا كيفيّت و يا انگيزه و نيّت خاصّ متعلّق به اين عمل و ديگر تزاحماتى كه با كمالات و مصالح انسانى پيدا مى كند و در نتيجه، زيانى جسمى يا روحى عقلى و فكرى براى انسان يا فسادى براى جوامع انسانى و يا ضررى معنوى و اخروى را به دنبال دارد انتزاع خواهد شد. چنانكه ارزش مثبت آن نيز در گرو اين است كه نيّت انسان در انجام اين كار، خير باشد.
از آيات كريمه قرآن و روايات مى توان استشعار كرد كه در اين زمينه، دو چيز مى تواند به عمل خوردن و نوشيدن انسان، ارزش و مطلوبيّت دهد:
يكى از آن دو، عبارت است از كسب قدرت و توانايى بر عبادت و عمل صالح كه در آيه اى خطاب به پيامبران مى فرمايد:
«يا اَيُّهَا الْرُسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَاعْمَلوُا صالِحاً اِنّى بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ.»(1)
[اى رسولان و فرستادگان خدا از غذاهاى پاكيزه بخوريد و اعمال شايسته انجام دهيد كه من به آنچه مى كنيد آگاهم].
مفارنت ميان جمله «كُلُوا مِنَ الطَّيِّبات» با جمله «وَاعْمَلُوا صْالِحاً» مى تواند اشاره باشد به اين جهت كه با خوردن اين غذاهاى مفيد و پاكيزه است كه شما قدرت و توان بر انجام كارهاى خوب و اعمال شايسته پيدا مى كنيد. بنابراين، اگر انگيزه شما در اين عمل و در استفاده از نعمتها و خوردنيها، كسب قدرت و توان بر انجام كارهاى شايسته باشد، مسلّماً، عمل شما با چنين انگيزه اى داراى ارزش مثبت خواهد بود و البته، همانطور كه گفتيم اين يك اشاره و استشعار است و ما نمى خواهيم به عنوان استدلال بر آن تكيه كنيم.
دوّم كه خيلى روشنتر در آيات قرآن بر آن تأكيد شده، عبارت است از شكرگويى