صفحه ١٩١

فضل و بخشايش خود در خانه اى كه در آن اقامت گزينيم (و شايسته زندگى است) جاى داد كه در آن هيچ رنج و خستگى به ما نرسد].
دو آيه فوق به هر دو بُعد اين گرايش انسانى مورد بحث ما، بعد منفى و مثبت آن، اشاره دارند و از نقش تربيتى هر دو بعد و تأثيرى كه بر شكل دهى اعمال و رفتار انسان مى توانند داشته باشند براى هدايت، راهنمايى و پرورش انسان و جهت دهى صحيح اين ميل استفاده كرده اند.
ما قبلا هم اشاره كرده ايم كه اصولا، گرايشهاى فطرى انسان بطور كلّى مزدوج و دو رويه هستند. و هر يك از آنها يك جهت اثباتى دارند و يك جهت نفى، و يايك قطب مثبت دارند و يك قطب منفى. لذّت طلبى نيز از اين قاعده كلّى مستثنا نيست و رويه ديگر آن عبارت است از دردگريزى. يعنى همانطور كه انسان فطرتاً و ذاتاً به لذّت و خوشگذرانى روى مى آورد در مقابلش فرار از رنج و درد و سختى و تنفر از آن نيز به صورت تكوينى و غير اختيارى در روان انسان وجود دارد.يعنى نسبت به آن، گرايش منفى دارد چنانكه نسبت به لذّت و خوشگذرانى گرايش مثبت.
بنابراين، اصل اين كه انسان طالب لذّت باشد از نظر قرآن مورد تأييد و بى اشكال است چرا كه اين يك ميل فطرى و جبرى است. البته، بديهى است كه قرآن اين ميل را به رسميّت مى شناسد؛ ولى هيچگاه آن را يله و رها و افسار گسيخته آزاد نمى گذارد؛ بلكه آن را در جهت صحيح خود هدايت مى كند و انسان را وعده مى دهد به چيزى كه لذّت فوق العاده دارد.
قرآن، با توجّه به اين حقيقت كه در فصول گذشته اين كتاب نيز گفتيم، يعنى تمايلات فطرى انسان تحت تأثير درجات شناخت و معرفت شكل پيدا مى كنند و متبلور مى شوند و تحت تأثير كمى و زيادى و سطحى بودن و عميق بودن و كميّت، و كيفيّت علم و شناختى كه داريم اين تمايلات و گرايشات نيز انقباض و انبساط پيدا