صفحه ١٧٨

آرى اين زندگى راهى است كه مى بايست بپيماييم، وسيله اى است كه بايد از آن درست و به جا استفاده كنيم و ابزارى است كه بايد با دقّت به كارش گيريم، تا اين كه بتوانيم به سعادت، خوشبختى و زندگى مطلوب خود در جهان ابدى نايل شويم. چرا كه در غير اين صورت، يعنى اگر از زندگى دنيا به طرز صحيح استفاده نكنيم، و دقّت و مراقبت كافى نداشته باشيم، آن ابديّت براى ما ممكن است توأم با عذاب باشد كه به وضوح، از فنا و نيستى بدتر و دردآورتر خواهد بود.
قرآن، در يكى از آيات خود از زبان مشركين و كسانى كه در جهنّم هستند، نقل مى كند كه:
«وَنادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ اِنَّكُمْ ماكِثُونَ.»(1)
[(مجرمين) فرياد كنند كه اى مالك جهنّم از خداى خود بخواه كه ما را مرگ دهد (و از اين عذاب و رنج برهاند و او در پاسخشان) گويد: (نه) شما در اينجا ماندگار خواهيد بود].
مجرمين از شدت درد و رنج زندگى ابدى و اخروى خود، از خدا درخواست مرگ و نيستى مى كنند و هلاك و فنا را بر زندگى همراه با ناراحتى و عذاب ترجيح مى دهند. و او در پاسخشان مى گويد: شما تا ابد در اينجا خواهيد بود.
بنابراين ما كه در دنيا از نعمت حيات بهره منديم، بايد بفهميم كه اين نعمتها براى چيست و در كلّ زندگى ما چه نقشى دارد؟
اگر اين را درك كرديم كه علاوه بر زندگى دنيا زندگى آخرتى هم در كار هست و فهميديم كه رابطه دنيا با آخرت چيست و زندگى دنيايى ما چه نقشى در زندگى آخرتى و ابدى ما دارد؟ و دريافتيم كه در اينجا بايد كاشت تا در آنجا بتوان درو كرد و كسانى در آنجا متنعّمند كه در اينجا اعمالى از پيش فرستاده باشند و تلاش و فعّاليتى براى آن زندگى و تأمين سعادت آن كرده باشند، در اين صورت است كه آدمى مايل است اين زندگى اش هم هر چه طولانى تر باشد تا بيشتر بتواند كار بكند و نتايج بيشترى از عمر خود ببرد.