صفحه ٤٢٣

و اگر معناى اول را ترجیح دهیم «یا» براى تثنیه است و مفهومش اظهار اطاعت مضاعف است.
به هر حال، این واژه در جایى گفته مى شود که کسى، دیگرى را صدا مى کند و او در پاسخ مى گوید: آماده ام، آماده، و این که در مراسم حج «لبیک» گفته مى شود براى این است که خداوند حاجیان را به زیارت خانه اش دعوت کرده و آن ها اظهار مى دارند: دعوت تو را پذیرفتیم و گوش به فرمانیم.
واژه «سعدیک» نیز تثنیه «سعد» است و در این جا به معناى مساعدت مى باشد، یعنى در راه اطاعت فرمان تو آماده مساعدت و فرمان بردارى هستم.
در هر صورت، امام (علیه السلام) بعد از این که فرمان خدا را مبنى بر دعا کردن بندگان یادآورى مى کند، عرضه مى دارد: «پروردگارا! اطاعت مى کنم و رو به دعا مى آورم و از تو تقاضا مى کنم».
سپس در نهایت خضوع عرضه مى دارد: «خدایا! من در پیشگاهت گویى به زمین افتاده ام و نهایت خضوع را دارم». این همان حالتى است که در حال سجده براى انسان رخ مى دهد. در آستان خداوند پیشانى خود را که برترین عضو اوست، بر خاک مى نهد و خضوع را به نهایت مى رساند.
واژه «بین یدیک» (در پیشگاه تو) اشاره به حضور خداوند در همه جا و در برابر همگان است.
سپس در ادامه اعترافات خود، عرضه مى دارد: «خداوندا! من همان کسى هستم که گناهان، پشتم را سنگین کرده است»؛ (أَنَا الَّذِی أَوْقَرَتِ الْخَطَایَا ظَهْرَهُ).
«و همان کسى هستم که گناهان، عمرم را بر باد داده است»؛ (وَأَنَا الَّذِی أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ).
«و همان کسى هستم که براثر جهل و نادانى تو را معصیت کردم، در حالى که تو سزاوار چنین نافرمانى اى نبودى»؛ (وَأَنَا الَّذِی بِجَهْلِهِ عَصَاکَ، وَلَمْ تَکُنْ أَهْلاً مِنْهُ لِذَاکَ).