صفحه ٤٠١

گذشته مرتکب شده ام از من محو ساز!»؛ (وَطَهِّرْنِی مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ، وَامْحُ عَنِّی شَرَّ مَا قَدَّمْتُ).
بعضى از مفسران، مانند نویسنده ریاض العارفین این دو جمله را از قبیل عطف تفسیرى و مترادف گرفته اند، در حالى که مى توان میان این دو فرق گذاشت، زیرا بعضى از گناهان است که تنها انسان را آلوده مى کند و شر دیگرى به دنبال ندارد، مانند این که کسى غذاى حرامى را مصرف کند. ولى بعضى از گناهان است که منشأ گناهان دیگرى مى شود و شرهاى دیگرى به دنبال دارد، مانند غیبت و تهمت که گاه سرچشمه جنایات و حتى خون ریزى مى شود. بنابراین امام (علیه السلام) نجات از هر دو را از خداوند مطالبه کرده و قابل توجه این که در اوّلى عنوان «تطهیر» به میان آمده و در دومى عنوان «محو» و این خود دلیل بر تفاوت این دو است.
تفسیرى که بعضى از ارباب لغت کرده اند نیز این تفاوت را تأیید مى کند: «دنس» را به معناى چرک و آلودگى و «شر» را به معناى چیزى که گسترش پیدا مى کند، ذکر کرده اند. شراره آتش را به این دلیل «شراره» نامیده اند که در اطراف پخش مى شود.(487 )
سپس در پنجمین و ششمین تقاضا عرضه مى دارد: «خداوندا! مرا از لذت عافیت بهره مند ساز و آرامش و گوارایى سلامت را به من بچشان!»؛ (وَأَوْجِدْنِی حَلاوَةَ الْعَافِیَةِ، وَأَذِقْنِی بَرْدَ السَّلامَةِ).
واژه «أَوْجِدْنِی» از ماده «وُجد» ـ همان گونه که در شرح دعاى سیزدهم گفته ایم ـ به معناى تمکن و توانایى (و بهره مند شدن) آمده، بنابراین «اوجدنى» مفهومش این است که مرا بهره مند ساز!