صفحه ٣٧١

سپس بیانى دارد که درواقع شبیه علت براى درخواست بالاست؛ عرضه مى دارد: «خداوندا! اگر تو بر من خشم نگیرى هر حادثه ناگوارى در نظر من کوچک است، و با خشم تو هر حادثه تلخى بود و نبودش یکسان است»؛ (فَکُلُّ مَکْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِکَ، وَکُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِکَ).
واژه «جلل» به معناى حقیر و ناچیز است و ماده «جلّ»، هم به معناى عظمت مى آید و هم به معناى حقارت، و به اصطلاح از لغاتى است که داراى معانى متضاد است.(468 )
«مَرْزِئَة» اسم مصدر از ماده «رُزء» به معناى مصیبت است.
و «موجدة» در لغت به معناى خشم آمده است.
بنابراین جمله اول اشاره به این حقیقت است که اگر تو از من خشمگین نباشى، هر مکروهى را تحمل مى کنم و آن مکروه دربرابر خشنودى تو، براى من ناچیز است.
این شبیه همان مطلبى است که در دعاى عرفه منسوب به امام حسین (علیه السلام) آمده است: «اِلَهِی فَلا تُحْلِلْ عَلَیَّ غَضَبَکَ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَیَّ فَلا أُبَالِی؛ خداوندا! خشم خود را بر من وارد مکن و اگر تو بر من خشم و غضب نکنى، از چیز دیگرى باک ندارم».
جمله دوم به ظاهر با جمله اول هماهنگ نیست چرا که در جمله اول مى گوید بدون خشم تو همه چیز قابل تحمل است و جمله دوم مى گوید با خشم تو هر مصیبتى بود و نبودش یکسان است.
به همین دلیل بعضى به سراغ نسخه دیگرى رفته اند که به جاى «موجدة» «مغفرة» آمده است، یعنى با غفران و بخشش تو ناراحتى را تحمل خواهم کرد.