صفحه ٣٣٤

«خداوندا! فضل تو مرا با تو مأنوس کرده و احسانت مرا به سوى تو فراخوانده، پس تو را به ذات پاکت و به محمد و آل محمد ـ که درود و رحمتت بر آن ها باد ـ سوگند مى دهم و تقاضا مى کنم که مرا از درگاه خود محروم بازنگردانى!»؛ (فَضْلُکَ آنَسَنِی، وَاِحْسَانُکَ دَلَّنِی، فَأَسْأَلُکَ بِکَ وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ، صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ، أَن لا تَرُدَّنِی خَائِباً).
واژه «آنسنى» از ماده «اُنس» به معناى الفت و محبت و دلشاد شدن و آرام گشتن است و به یقین فضل خداوند سبب مى شود که انسان به خداوند محبت پیدا کند و دلشاد گردد و آرامش یابد.
واژه «خائب» از ماده «خَیبَة» (بر وزن غیبت) آن گونه که راغب در مفردات و جمع دیگرى از ارباب لغت گفته اند به معناى نرسیدن به مطلوب (و محروم شدن و زیان کار گشتن) است، در تعبیر معمول فارسى مى گوییم: دست خالى بازگشت.
اما این که حضرت دستور مى دهد که در آخر کار، شخص حاجت طلب به سجده برود و در سجده خدا را به محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) سوگند دهد که ناامید بازنگردد به خاطر این است که نزدیک ترین حال بندگان به خدا حالت سجده است که خضوع کامل و جامع است.
در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم که مى فرمود: «أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ سَاجِدٌ وَذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ: (وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ)(413 )؛ نزدیک ترین حالتى که بنده به خداوند متعال دارد زمانى است که در سجده باشد و این همان است که خداوند (در آیه آخر سوره علق) بیان فرموده: سجده کن و نزدیک بیا».(414)