صفحه ٢٦١

دیگرى در عالم وجود دارند، ولى خداوند از همه آن ها رحیم تر است، در حالى که اگر درست بنگریم رحم کننده واقعى تنها خداست و هر کس رحمى از او سر بزند آن نیز از فیض الهى سرچشمه مى گیرد. درست مانند جمله «احسن الخالقین» که مفهومش این است که در عالم خالق هاى دیگرى وجود دارد و خداوند از همه آن ها برتر است، در حالى که خالقى غیر از خدا نیست و کسانى که چیزى خلق مى کنند حاصل قدرتى است که خدا به آن ها بخشیده است.

* * *

سپس در سومین و چهارمین و پنجمین خطاب عرضه مى دارد: «اى عطوف ترین کسى که آمرزش طلبان گرد او مى گردند واى کسى که عفو او بیشتر از مجازات اوست و اى کسى که رضا و خشنودى اش فزون تر از خشمش مى باشد!»؛ (وَیَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَیَا مَنْ عَفْوُهُ أَکْثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ وَیَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ).
تعبیر به «اطاف» از ماده «طواف» اشاره به این است که گنهکاران آمرزش طلب گویى پیوسته گرد خداوند طواف مى کنند، چون راه به جایى ندارند تنها به او روى آورده و گرد او مى گردند و این کنایه زیبایى از توجه کامل به شخص یا چیزى است.
واژه «نَقِمة» از ماده «نَقَم» (بر وزن قَلَم) در اصل به معناى انکار کردن چیزى است و از آن جا که مجازات افراد خلاف کار درواقع وسیله انکار کردن عمل آن هاست، این واژه به هرگونه مجازات اطلاق شده است.
این که خداوند عفوش بیش از مجازات و رضایش بیش از خشم اوست، نتیجه صفت رحمانیت و رحیمیت است که تمام عالم را زیر پوشش خود قرار داده و مجازات درواقع جنبه استثنایى دارد. بنابراین پیش از آن که کسى کار خلافى انجام دهد، رحمت خدا شامل حال اوست و حتى بعد از انجام کار خلاف راه توبه را به روى او مى گشاید که این نیز رحمت مضاعف اوست.