صفحه ٢٥٥

درآمده و توبه خالصانه کرده است و در این حال با قلبى طاهر و پاک (از هر گونه گناه) به سوى تو آمده، سپس تو را با صداى ضعیف و آهسته فراخوانده است»؛ (الَّذِی عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَأَدْبَرَتْ أَیَّامُهُ فَوَلَّتْ(332) حَتَّى اِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَغَایَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَأَیْقَنَ أَنَّهُ لا مَحِیصَ لَهُ مِنْکَ، وَلا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقَّاکَ بِالْإِنَابَةِ، وَأَخْلَصَ لَکَ التَّوْبَةَ فَقَامَ اِلَیْکَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِیٍّ، ثُمَّ دَعَاکَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِیٍّ).
آیا «عظمت» و «جلّت» هر دو مترادف و به معناى بزرگ بودن است؟ از آن جایى که دو شىء مترادف، با «واو» به یکدیگر عطف مى شوند نه با «فا»، جمعى از محققان کوشیده اند فرقى میان عظمت و جلالت قائل شوند. گاه گفته شده که عظمت به معناى بزرگى از نظر کمیت و مقدار است و جلالت از نظر کیفیت و چگونگى، و گاه گفته اند: عظمت به معناى بزرگى است و جلالت به معناى فراگیر شدن و احاطه داشتن، که دو معناى متفاوت مى شود و گاه نیز گفته شده که عظمت به معناى بزرگى است و جلالت به معناى رو به فزونى بودن.
نتیجه این که امام (علیه السلام) به گناهان بزرگ و فزونى گرفتن و فراگیر بودن آن در پیشگاه حق اعتراف مى کند.
«محیص» از ماده «حَیص» (بر وزن حیف) به معناى بازگشت و کناره گیرى کردن است، ولى «مهرب» از ماده «هَرَب» به معناى فرارگاه است.
واژه «انابه» به معناى بازگشت است و از ماده «نوب» به معناى رجوع مى باشد