صفحه ٢٤١

عرض کردند: حتى خود شما؟ فرمود: حتى خود من، مگر این که خداوند مرا مشمول رحمت و فضل خود گرداند. در این حال پیغمبر دست خود را بر سر نهاد و با صداى رسا جمله هاى اخیر را ادا کرد».(319)
در این جا سؤالى پیش مى آید و آن این که از بعضى از آیات قرآن استفاده مى شود که بهشت پاداش اعمال نیک است؛ در یک جا مى فرماید: (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛ «وارد بهشت شوید به سبب اعمالى که انجام مى دادید».(320)
و در جاى دیگر مى فرماید: (فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ)؛ «هیچ کس نمى داند خداوند چه پاداش هایى که مایه روشنى چشم است براى آن ها ذخیره وپنهان کرده که پاداش اعمالى است که انجام مى دادند».(321)
ولى با توجه به یک نکته پاسخ این سؤال روشن مى شود وآن این که این سخن خداوند نیز نوعى تفضّل است که بندگانش را در ظاهر مستحق مى شمرد، درست مانند این که کسى مى خواهد به دیگرى تفضّلى کند، به او مى گوید: تو به ما خدمت کرده اى و این پاداش توست. در حالى که اگر خدمتى هم بوده بسیار ناچیز بوده و این پاداش تفضّل است. به خصوص که اگر اسباب آن خدمت ناچیز را هم او فراهم کرده باشد.
البته آنچه ما این جا گفتیم با آنچه اشاعره مى گویند، تفاوت بسیار دارد، ما مى گوییم: بندگان چیزى ازخداطلب ندارندکه پاداشى به آن ها داده شود و اطاعت فرمان خدا نتیجه اش به خود آن ها برمى گردد. ولى آنچه آن ها مى گویند براساس انکار عدل خداوند است و به تعبیر دیگر مى گویند: آنچه خدا انجام مى دهد عین عدالت است هر چند همه نیکوکاران را به دوزخ ببرد و بدکاران را به بهشت!