صفحه ٣١

هرگز سوار کشتى شده اى؟ عرض کرد: آرى. فرمود: آیا هرگز کشتى تو شکسته است در جایى که کشتى دیگرى براى نجات تو نباشد و قادر به شنا کردن نباشى؟ عرض کرد: آرى. فرمود: در آن زمان آیا قلب تو متوجه به این نکته شد که کسى وجود دارد که مى تواند تو را از آن ورطه رهایى بخشد، عرض کرد: آرى. امام (علیه السلام) فرمود: «فَذَلِکَ الشَّیْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَیْثُ لا مُنْجِیَ وَعَلَى الْإِغَاثَةِ حَیْثُ لامُغِیثَ؛ آن کس همان خداوند قادر به نجات بخشیدن است در جایى که نجات دهنده اى نیست، و فریادرسى است در جایى که فریادرسى وجود ندارد».(13)
«کَشف» در اصل به معناى رفع پوشش از چیزى است، چه امر مادى باشد چه معنوى، سپس این واژه در مواردى که امر ناگوارى مطلوب و مقصود انسان را پوشانده به کار مى رود و همان گونه که در آیه 17 سوره انعام آمده است: (وَاِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ اِلاَّ هُوَ)؛ «اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ کس جز او نمى تواند آن را برطرف سازد» گویى مطلوب انسان در مواردى زیر پرده مشکلات گشوده شده، خداوند آن پرده را برمى دارد و مطلوب حاصل مى شود.
درواقع امام (علیه السلام) در این عبارت خود (لا یَنْدَفِعُ مِنْهَا اِلاَّ مَا دَفَعْتَ، وَلا یَنْکَشِفُ مِنْهَا اِلاَّ مَا کَشَفْتَ) اشاره به دو مطلوب مى کند: نخست این که اولاً از خدا مى خواهد از بروز و ظهور مشکلات جلوگیرى فرماید و آن ها را دفع کند و ثانیاً از او مى خواهد مشکلاتى را که روى داده است برطرف سازد.