صفحه ٢٦١

انگيزه‌هاى پيدايش انديشه پلوراليسم
بطور كلّى چه انگيزه يا انگيزه‌هايى موجب پيدايش تفكّر پلوراليسم شده است؟
پاسخ:
براى گرايش به پلوراليسم مى‌توان دو انگيزه عقلايى برشمرد: الف) انگيزه عاطفى و روانى. ب) انگيزه اجتماعى.
الف) برخى مى‌گويند اگر بخواهيم فقط يك دين يا مذهب را بر حق و اهل نجات بدانيم اين امرى بعيد است. زيرا هر كس در ميان هر ملّت و گرايشى متولّد شده و نشو و نما پيدا كرده است، همان عقيده و راه را بر حق مى‌داند و سايرين را ناحق و گمراه. اين فكر اختصاص به ما مسلمانان يا شيعيان يا اماميه ندارد. كما اينكه ما سايرين را ناحق مى‌دانيم، آنها هم به همين ترتيب ما را ناحق مى‌دانيم، آنها هم به همين ترتيب ما را ناحق مى‌دانند. اگر ما در ميان ملت و دين ديگرى و از پدر و مادر ديگرى متولّد مى‌شديم، فكر و ايده ديگرى داشتيم، همانگونه كه اگر يك مسيحى يا يهودىِ اروپايى يا آمريكايى، در تهران و قم متولد مى‌شد، دين و آيين ديگرى داشت. و همانگونه كه آنها بايد احتمال حقانيت دين اسلام و پيامبر گرامى آن را بدهند و به دنبال تحقيق برآيند و كوتاهى نكنند، ما هم متقابلا بايد احتمال دهيم كه راه‌هاى ديگر حقّ‌اند و تحقيق كنيم؛ چرا كه تولّد قهرى ما در يك نقطه از زمين و از پدر و مادرى خاص، مستلزم حقانيت ما از سويى و عدم حقانيت سايرين از سوى ديگر نيست.
از زاويه‌اى ديگر آيا مى‌توان پذيرفت از ميان 6 ميليارد انسانى كه روى كره خاكى زندگى مى‌كنند فقط حدود 100 الى 200 ميليون نفر، ـ آن هم در صورتى كه واجبات و محرّمات شرعى را رعايت كنند و درِ نجات و بهشت را به روى خود نبندند ـ بر حق و اهل بهشت باشند، و هر كس غير مسلمان باشد (= يهودى‌ها، مسيحى‌ها، زرتشتى‌ها، بودائى‌ها، هندوها و...) و هر كس غير شيعه باشد (= فرق مختلف عامه) و هر كس غير دوازده امامى باشد (= فرق ديگر شيعه و خاصّه) همه اهل گمراهى و عذاب و جهنّم باشند!!؟
اين تحليل، انگيزه روانى مى‌شود كه برخى، مذاهب و اديان ديگر را هم بر حق بدانند. ما بر حقّيم ولى آنها هم اهل نجات و بهشت هستند. آنها هم به نظر خودشان برحقند و چه بسا خيلى نجيب‌تر و پاك‌تراز ما باشند و عمل به دين و آيين خود كنند.
ب) نكته ديگرى كه موجب تمايل به اين نظريه شده است مواجهه با كشمكش‌ها و كدورت‌ها و جنگهاى خانمانسوزى است كه در طول تاريخ بشريت تاكنون همواره وجود