صفحه ٢٧١

تساوى زن و مرد در آفرينش
گفته مى شود كه از ديد اسلام، زن فرع، و مرد اصل است، و زن، در انسانيّت از مرد پست تر است. آيا اين سخن صحيح است؟
جنس مرد و زن در حالى كه هر دو انسان هستند، مشترك است و در اصل ويژگى هاى انسانى اشتراك دارند؛ امّا دو صنفِ (صنف به اصطلاح علم منطق) متفاوت هستند و توجّه كامل به اشتراك ها و اختلاف هاى اين دو قشر، ما را در حلِ مسائل و فهم حقوق و تكاليف آن ها يارى خواهد كرد.
موارد اشتراك مرد و زن بر اساس آن چه از مطالعه قرآن كريم به دست مى آيد مى تواند بدين صورت دسته بندى شود:(1)
1. مرد و زن از لحاظ ماهيت انسانى و لوازم آن، يكسانند؛ يعنى هردو «انسان» هستند. نهايت اين كه در عين داشتن وحدت نوعى، به دو صنف منطقى يا (به تعبير عرفى) به دو جنس تعلّق دارند. از قديم نظريّه اى (اگرچه نادر) وجود داشته كه زن ها را انسان نمى دانسته و براى ايشان ماهيت ديگرى قائل بوده است. اسلام اين نظريّه را به كلّى رد مى كند. در آيه اوّل سوره نسا مى خوانيم:
يا أَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها؛ اى مردم! از پروردگارتان كه شما را از يك تن آفريد و همسر او را از او آفريد، بترسيد.
عبارت «خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» در اين آيه شريفه به روشنى نشان مى دهد كه جفت حضرت آدم(عليه السلام) (حضرت حوّا) از جنس خود او بوده است.(2)
همچنين اشتراك آدم و حوّا در فريفته شدن با وسوسه هاى شيطانى، خود بيانگر اشتراك سرنوشت آنان است. مقايسه اى كوتاه ميان قرآن كريم و تورات در باب فريب خوردن آدم و حوّا، در اين مورد، نكته آموز خواهد بود. طبق آن چه در تورات، سفر پيدايش، باب سوم، آيات