صفحه ٣١٣

مرد نيز با توجّه به خصوصيات جسمانى و روانىِ خود مى تواند وظايفى را در مسير تأمين اهداف خانواده بر عهده بگيرد كه زن به انجام آن ها توانا نيست؛ پس تفاوت نقش زن و مرد در تأمينِ اهداف خانواده، به تمايز ويژگى هاى روحى و جسمى آنان مربوط مى شود. در سنجشى كلّى مى توان گفت كه به طور معمول زن از نظر احساسات و عواطف، و مرد هم از نظر تدبير و تعقّل قوى تر، و از آن جا كه محيط خانواده، هم به تدبير و هم به پرورش و تربيت نياز دارد، اين تقسيم كار به شكل طبيعى پديد مى آيد كه مرد به اداره خانواده و تأمين نيازهاى اقتصادى آن بپردازد و زن كه از عشق و احساس به فرزندان خود لبريز است و بيش تر مى تواند آن ها را تحمّل كند، پرورش فرزندان را برعهده گيرد؛ بنابراين، بررسى دقيقِ اخلاق در خانواده و شناختِ احكام و ارزش هايى كه اسلام در اين زمينه مطرح كرده است تا حدّ بسيارى به شناخت خصوصيات جسمى و روحى هريك از اعضاى خانواده و نقش هاى ويژه اى كه مى توانند ايفا كنند، بستگى دارد.

 راه هاى تحكيم كانون خانواده
با توجّه به اين كه خانواده جايگاه بسيار مهم و تعيين كننده اى در صلاح و فساد جامعه دارد، اسلام نقش زن و مرد را در خانواده چگونه ارزيابى مى كند و براى تحكيم كانون خانواده چه تدابيرى انديشيده است؟
(51)دين براى خانواده، كه نخستين هسته زندگى اجتماعى به شمار مى رود، اهمّيّت فراوان قائل است و مى كوشد با وضع قوانين خاص، اين نهاد مهم و بزرگ اجتماعى را تقويت كند. اسلام براى استوار ساختن بنيان خانواده، راه هاى گوناگونى را ارائه مى كند كه توضيح مختصر آن ها چنين است:
1. غريزه جنسى، طبق مقتضاى فطرت و در چارچوب قوانين شرعى بايد ارضا شود.
شكّى نيست كه هيچ يك از غرايز آدمى، خود به خود راه هاى صحيح و مشروع ارضاى آن را به انسان نشان نمى دهد؛ براى مثال، غريزه گرسنگى فقط اقتضا مى كند كه انسان غذايى بخورد تا سير شود؛ امّا اين كه چه غذايى باشد؛ چه كسى آن را تهيه كرده باشد؛ از چه راهى تحصيل شده باشد و...، اين ها امورى نيست كه خود غريزه گرسنگى آن ها را معيّن سازد. عقل انسان و شرع،