صفحه ٩٩

و ارگانهاى آن را محدود به يك كشور مى كند، به دليلى است كه گفته شد، وگرنه از نظر اسلام مرزهاى جغرافيايى جدا كننده كشورها و ملتها نيست، بلكه آنچه مرز واقعى و جدا كننده مردم از همديگر است، عقيده است.
 6. چرا رهبر جمهورى اسلامى ايران را «ولى امر مسلمين» مى ناميم؟
الگوى اوّلى اسلام براى حكومت، حكومت واحد جهانى تحت رهبرى امام معصوم مى باشد. در اين الگو مرزهاى جغرافيايى جاى خود را به مرزهاى عقيدتى مى دهد و كشور اسلامى شامل كليّه مناطقى خواهد بود كه در آن مسلمان زندگى مى كند.
 نقش ولى فقيه در حكومت اسلامى
از سوى ديگر حكومت اسلامى به معناى تدبير امور مسلمين براساس قوانين دينى و رعايت مصالح شهروندان مى باشد و حاكم بعنوان مُجرى احكام اسلامى كسى است كه شرايطى ويژه را دارا است و با نبود يا از بين رفتن آن شرايط صلاحيّت حكومت نيز از او سلب مى گردد.
اين شرايط كه عبارتند از: آگاهى همه جانبه و عميق نسبت به مقرّرات اسلامى، داشتن تقوى بعنوان ضامن اجراى احكام دين و رعايت مصالح مسلمين، و شناخت كافى از مصالح اجتماعى و سياسى، مؤلّفه هايى هستند كه باعث هدايت جامعه اسلامى به سوى سعادت مادّى و معنوى خواهند بود.
نگاهى هر چند گذرا به گذشته و حال مسلمين و مشاهده نابسامانى ها، گروه بندى ها، برادر كشى ها، وعقب ماندگى هاى مادّى و معنوى به روشنى گوياى اين واقعيت است كه عامل اصلى بروز چنين وضعيّتى، نبود پايگاهى محكم بعنوان محوريّت جامعه اسلامى جهت هدايت افراد، رفع اختلافات، جلوگيرى از بروز فتنه ها، و خنثى سازى نقشه دشمنان بوده است.
از اين رو اسلام حكومت ولىّ عادل را بعنوان عاملى سعادت بخش و وحدت آفرين تشريع كرده، و آن را براى «تمام مسلمين» مى خواهد. همچنان كه بر اساس واقعيّت هاى موجود، در هيچ نقطه اى از دنيا، حكومتى اسلامى با زيرساخت هاى دينى به چشم نمى خورد و تنها، نظام جمهورى اسلامى ايران است كه منطبق با نظريّه دينى حكومت شكل گرفته است. اين نظام برخوردار از پشتوانه بسيار محكم مردمى و سرمايه عظيم بيعت امّت با رهبر مى باشد.