صفحه ٣٠٥

با اين شرط بسيار مهم، اسلام كوشيده است تا جلو ستم مرد به همسرش گرفته شود. نكته هاى ديگرى در باره ازدواج موقّت و تعدّد زوج ها از جهت فقهى وجود دارد كه در رساله هاى عمليّه مراجع عظام آمده است.

 تجويز طلاق
چرا در اسلام، طلاق و جدايى اجازه داده شده است؟ آيا بهتر نبود طلاق حرام مى شد؟
(42)در قرآن، اصلِ طلاق اجازه داده شده است؛(43) از جمله در آيه 130 سوره نساء مى خوانيم:
وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللّهُ كُلَّا مِنْ سَعَتِهِ وَ كانَ اللّهُ واسِعاً حَكِيماً؛ اگر [راهى براى اصلاح ميان خود نيابند و ]از هم جدا شوند، خداوند هريك از آنان را با فضل و كرم خود بى نياز مى كند، و خداوند داراى فضل و كرم، و حكيم است.
در قرآن و اسلام سفارش هاى فراوانى براى جلوگيرى از وقوع طلاق انجام گرفته است. بخشى از اين نكته ها در مسأله نشوز و داورى بين زن و مرد آمده است؛ امّا اگر ناسازگارى بين زن و شوهر به حدّى برسد كه نه خودشان بتوانند اختلاف هاى خود را حل كنند و نه دو داورى كه براى اين كار تعيين مى شوند، در اين صورت، محيطِ خانواده، جهنّمى خواهد بود كه زندگى در آن براى هيچ يك از زن و شوهر تحمّل پذير نيست. اسلام اگرچه طلاق را به شدّت ناخوش مى دارد و مبغوض ترين حلال ها مى داند، راضى نيست كه زن و مردى از روى ناچارى، عمر خود را درون قفسى با نام محيط خانواده و خانه كه كانون دشمنى و اختلاف ميان زن و شوهر شده است، به هدر دهند؛ از اين رو سرانجام، طلاق را جايز مى داند.
در قرآن كريم درباره طلاق تقريباً 21 آيه آمده است كه سبك و سياق اين آيه ها بسيار شگفت انگيز و درس آموز است. اگرچه اين آيه ها مسائل حقوقى را بيان مى دارد، سراسر از سفارش ها و نكته هاى ظريف اخلاقى آكنده است.
به هرحال، در اسلام اصل طلاق جايز است؛ امّا تا آن جا كه مقدور است، بايد از تحقّق آن پيشگيرى كرد، و در صورت خاموش شدن چراغ مودّت و تفاهم در كانون خانوادگى،